سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، سه تن را دشمن می دارد : کسی که منّت گذارانه صدقه می دهد ؛ آن که در عین دارایی، در خرجی دادنْ سخت می گیرد ؛ و فقیر ولخرج . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
محمود صادقی ، حسن فاطمی (محمود) ، حسین شفیعی (مسیب) ، حسن صادقی (طاهر) ، ابوالحسن صادقی (علی) ، علی رضا صادقی (حسین) ، علی طباطبایی (محسن) ، نادر منصوری (علی) ، شهربانو فاطمی (مرتضی) ، حسن منصوری (تقی) ، حمید رضا طیبی ، علی صادقی (ابوالفضل) ، حسین جمشیدی (علی) ، مولود جهانگیری ، غلام حسین صادقی (محمد) ، محمد رضا ابراهیمی ، حسین مهروی ، عبدالجواد صادقی (حسین) ، علی صادقی (اسماعیل) ، غلام رضا فاطمی مجاهد ، علی صادقی (گنگی) ، الهی ، عیسی مسترحمی ، محمود صادقی (حسن) ، حسین علی شفیعی (علی) ، حسن صادقی (تراب) ، حسن قیصری (حسین) ، عباس علی صادقی (غلام حسین) ، رضا فاطمی (حسن خان) ، شهرداری حسن آباد جرقویه ، حمید رضا جمشیدی (نادر) ، جواد طباطبایی (محسن) ، غلام حسین منصوری ، مسعود صادقی (علی) ، هدایت الله مسترحمی ، محمود طباطبایی نژاد ، محمد صادقی (حسین) ، محمد علی قیصری (حسین) ، غلام حسین جمشیدی (محمد زینل) ، حمید فاطمی (حسن) ، حسن صادقی ، علی صادقی - اسماعیل ، علی جمشیدی (حسین) ، علی جمشیدی (محمد حسن) ، رضا فاطمی (مهدی) ، سعید فاطمی (عیسی) ، سید علی طباطبائی ، رحمت الله جمشیدی ، رسول صادقی (محمود) ، عباس سعادت (رضا) ، عباس صادقی ، عباس صادقی (حسین) ، ابراهیم جمشیدی ، ابراهیم شفیعی ، اشرف جمشیدی (محمدرضا) ، حسن صادقی (خدابخش) ، جواد صادقی ، جواد مفرد کهلان ، حسن صادقی (محمود) ، محمد شفیعی (اسماعیل) ، محمد رضا شفیعی ، مجید صادقی (رضا) ، مجید فاطمی (شجاع) ، محمود فاطمی (مرتضی) ، علی طباطیایی (محسن) ، علی فاطمی (شجاع) ، علی منصوری (محمد) ، غلام حسین جمشیدی ، علی ضیایی ، غلام رضا جمشیدی (حسن) ، غلام رضا شفیعی ، غلام رضا قیصری ، فاطمه فاطمی (رضا) ، مجمع فرهنگی اسلامی رشد اندیشه حسن آباد جرقویه ، مجمع فرهنگی اسلامی رشد اندیشه شهر حسن آباد ، محمود فاطمی (یدالله) ، مرتضی صادقی (محمد) ، مسعود صادقی ، محمد قیصری ، محمد طیبی ، محسن فاطمی (عبدالله) ، محمد پایدار ، محمد تقی منصوری ، محمد سعادت ، وبلاگ حسن آبادیها ، یحیی آزادی (محمد علی) ، مصطفی جمشیدی ، مصطفی فاطمی (اکبر) ، منبع : وبلاگ حسن آبادیها ، مهدی جمشیدی ، موسسه فرهنگی هنری قرآن وعترت ، موسسه فرهنگی هنری قرآن وعترت حسن آباد ، موسسه قرآن وعترت حسن آباد ، موسسه ی فرهنگی هنری قرآن وعترت حسن آباد ، حسن طاهر ، حسن صادقی (محمد) ، حسین منصوری (رضا) ، حسن قیصری (محمد) ، اشرف فاطمی (عیسی) ، اصغر طیبی ، اصغر فاطمی (حسین) ، اعظم فاطمی (رضا) ، ابوالفضل صادقی (علی محمد) ، احمد جمشیدی ، احمد سعادت (محمد) ، احمد شفیعی (محمد) ، احمد صادقی (رضا) ، ابوالحسن صادقی ، جواد فاطمی (محمود) ، باقر جعفرزاده ، پایگاه شهید رجائی ، پریسا قنبری ، شهرداری حسن آبادجرقویه ، طاهره فاطمی (محمد) ، داود صادقی ، دبیرستان شهید مطهری حسن آباد ، عبدالحمید شفیعی ، عباس علی منصوری ، عباسعلی قیصری ، عبد الحمید شفیعی ، علی صادقی (رضا) ، علی رضا طباطبایی (محسن) ، علی رضا محمدی کمال آبادی ، علی رضا منصوری (محمد رضا) ، علی شفیعی نیک آبادی ، علی شفیعی نیک آبادی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :282
بازدید دیروز :1575
کل بازدید :2869539
تعداد کل یاداشته ها : 1327
103/2/1
3:24 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
محمود صادقی[143]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
به سوی فردا قائم رایانه دارالقرآن الکریم آسمان شهر سلام وبلاگ گفتگو با زرتشتیان •°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°• حافظه برتر ایران وجهان *علیرضا محمدی کمال آباد موسسه فرهنگی قرآن و عترت هم اندیشی دینی سارا احمدی ashegh وبلاگ گروهیِ تَیسیر محقق دانشگاه ارمغان تنهایی افق سرباز حریم ولایت جیغ بنفش در ساعت 25 .:شاه تورنیوز:. ܓ✿ دنـیــــای مـــــــن Hunter حسن آبادی ها استخدامی ها تینا!!!! عرفان وادب وبلاگ شخصی مرتضی صادقی جامع ترین وبلاگ خبری هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه خاطرات یک حسن‏ آبادی آرایشگاه بانوان شهر حسن آباد گل آتیمیس موسسه خیریه امام حسن مجتبی(ع) شهرداری و شورای شهر حسن آباد طایفه آقاربیع کلبه آفتاب ثقلین دانشگاه پیام نور پاتوق بچه های شهرکی سکوت دل مجموعه فرهنگی اباصالح(ع) نماز دبیرستان شهید مطهری مجموعه فرهنگی صادق آل محمد(ص) خبری امروز سایت گفتگو با زرتشتیان سیان جرقویه کتابخانه حسن آباد گیاه پزشک جوان طلاب جوان حسن آباد شهر ورزنه گوناگون بازرگانی شفیعی سوله رهروان ولایت دوست خوب درمان تضمینی زانودرد صدای باز (خوانندگان ایرانی ) پر چم های سیاه شرق هیات چهارده معصوم حسن آبادیهای مقیم اصفه تجلی طاها پدیده معماری پاراگراف عاشقانه هیات حضرت علی اصغر حسن آباد(دوازده امام ) جایی برای خنده وشادی و تفریح فروشگاه اینترنتی خرید ساعت وب سایت دکتر کامران ونیره اخوان روستای اصفهانکلاته
دایره و کاغذ باد
بازیهای کودکانه سی سال پیش حسن آباد
 حسن آبادی
برخلاف حالا که برا بچه ها همه جور تفریح و سرگرمی و بازی هست و کامپیوتر پیش پا افتاده ترین اسباب بازی هست در دوران کودکی ما یکی دوتا اسباب بازی بیشتر نبود اونم تازه دست ساز خودمون بود .یکی از بچه های همسایه مون چون یکی یه دونه بود و باباش هم وضعش بدکی نبود چون تو کار قالی بود و به اصطلاح ارباب قالی بود چند تا ماشین اسباب بازی داشت که کلی هم پونز و تزیینات بهش زده بود و بعد از ظهرها پس از تعطیلی مدرسه می اوردشون بیرون یه نخ هم بهش می بست و دل همه ی بچه های محل را اب که چه عرض کنم خون می کرد و بگذریم که بعدها به جایی نرسید و معتاد شد و خانوادش هم از هم پاشید.اسباب بازی ما فقیرفقرا یکیش کاغذ باد یا فرفره ی دست ساز بود و یکی ش هم دایره. اول از دایره شروع کنم.دایره همون لاستیک چرخ موتورسیکلت بود یا رینگ فلزی دوچرخه که وقتی مستعمل می شد بچه ها باهاش بازی می کردند تازه اونم زیاد سهل الوصول نبود چون موتور و دوچرخه زیاد نبود. 
 مثلا خود من یه دایره نداشتم باهاش بازی کنم و هروقت میرفتیم دایره بازی از بچه های دیگه قرض می گرفتم.اگه دایره فلزی بود یا همون رینگ فلزی دو چرخه یه چوب تو شیارش می ذاشتیم و دنبالش می دویدیم.اگه هم دایره لاستیکی بود مرتب با یه چوب یا با دست به پشتش می زدیم و دنبالش می دویدیم .خیلی وقتها پامون به سنگ می خورد چون از کفش معاف بودیم و اگه دمپایی هم داشتیم همیشه لبه ی جلوش پاره بود و اغلب شست پامون بیرون بود و زخم می شد و یه مشت خاک نرمیچی به قول خودمون - یا خاک نرم روش می ریختیم و به مقصد ادامه می دادیم. من نمی دونم اون زمونا که واکسیناسیون هم کامل نبود این میکروبهای کزاز کجا بودند که حتی یه بار هم سراغ یکی از ماها نیومدند. حتی داشتن یه دایره ی شخصی از ارزوهای من بودکه البته هیج وقت عملی نشد.کاغذباد سرگرمی دیگه ای بود که داشتیم.تشکیل شده بود از یه تکه گِرا یا همون نی خشک و دو برگه ی کاغذ مربع شکل که یه سوراخ وسط نی قرار داشت یه میخ توش می کردیم و می دویدیم و در اثر برخورد هوا تاب می خورد .ورزش و تفریح خوبی بود.ابتدا باید می رفتیم صحرا یکی دوتا بوته گِرا بیشتر نبود یه تیکه اش را قطع می کردیم می اوردیم با چاقو از وسط نصفش می کردیم و به قطعه های حدود پانزده تا بیست سانتی تبدیلش می کردیم کاغذ را هم به اندازه ی دلخواه می بریدیم و مشکل اصلی وصل کردن کاغذ به شیار روی نی بود که یا باید بانان خشک جویده شده یا خمیرمخلوط با خاک قند می چسبوندیم که لازمه اش این بود که چند ساعتی تو افتاب بمونه تا خشک بشه یا باید با قیر می چسبوندیم که خیلی کم یاب بود و فقط از باطریهای کهنه اونم به مقدار اندک قابل استحصال بود ولی حسنش این بود که زود اماده ی بهره برداری میشد..بعضی بچه ها هم که وقت داشتند می رفتند کاغذباد درست می گردند و می فروختند البته نه با پول چون پولی در دسترس نبود.کاغذ باد را با توجه به سرعتش تو باد به دو یا سه تا چوب کبریت می دادند ولی خوب تو خونه ها قوطی کبریتها هم در جای محکم و دور از دسترس نگهداری میشد و تهیه ی این یه قلم هم مقدور نبود.گاهی بچه ها یی که دوچرخه داشتند کاغذباد را به جلو دوچرخه شون می بستند که البته با توجه به سرعت بیشتر دوچرخه دور بیشتری هم میزد.وقتی هم که باد می اومد دیگه خیال همه راحت بود یه گوشه در مسیر باد می نشستیم واز تاب خوردن کاغذبادمون لذت می بردیم اون موقع مشخص می شد که کاغذ باد چه کسی بیشتر تاب میخوره چون سرعت باد برا همه مساوی بود و اونیکه کاغذبادِ کارکاری(صدایی که هنگام سرعت زیاد باد و دور زیاد از وسیله خارج می شد)داشت پُز بیشتری میداد.
خوشا ان زمانی که ان سان گذشت 

منبع: وبلاگ خاطرات یک حسن آبادی


89/9/13::: 10:37 ص
نظر()