دفاع پرنده
حاج میرزا محمد صادقی دستجردوکی می گوید:
تا حدود پانزده سال پیش، آب از غسالخانه عبور می کرد. در فصل تابستان در حالی که مشغول لایروبی نهری بودم که از غسالخانه می گذشت، متوجه شدم ماری از کنار دیوار وارد اتاق تکفین اموات شد. آن را دنبال کردم. به سرعت فرار کرد و ناگهان صدای جیک جیک پرستویی که در اتاق لانه کرده بود و جوجه داشت، به گوشم رسید. با خود گفتم حتما این مار به هوای لانه پرسنو می رود. به تماشا نشستم تا عکس العمل و دفاع پرستو از خود را ببینم. پرستو متوجه مار شد و فوری به طرف بیرون پرواز کرد. طولی نکشید که برگشت و بر لبه لانه خود نشست. گویا چیزی در منقار کوچک خود داشت. مار کنار دیوار آمد. فاصله زمین تا لانه حدود 5/1متر بیشتر نبود. مار کشان کشان به زحمت به طرف لانه می رفت. نیم متر مانده بود به لانه دیدم پرستو از خود حرکاتی را نشان می دهد. ناگهان مار دهان خود را برای ترساندن پرستو باز کرد. در این هنگام پرنده، آن شیء را در دهان مار انداخت و مار از بالا به زمین پرتاب شد و در دم مرد. جلو رفتم دهان مار را باز کردم. دیدم پرستو خاری با هفت هشت تیغ را به دهان مار انداخته که به زبان محلی ما به آن خار «تیک اور وا» می گوییم.
تصویر بوته تیک اور وا: