نقد مقاله ی «حسن آباد، کهن ترین روستا در منطقه»
مقاله «حسن آباد کهن ترین روستا در منطقه» یکی از بهترین مقاله هایی است که تاکنون در وبلاگ درج کرده ایم و آقای حسن صادقی (طاهر) نظریه ای نو را در آن مطرح کرده است. همانگونه که نویسنده ی محترم اعلام آمادگی کرده، برای تکمیل این بحث، پذیرای انتقادهای خوانندگان آن است. تذکرات در خور توجهی که به دستمان برسد ـ چه از طریق قسمت نظریات و چه از طریق ایمیل ـ در اینجا می آوریم:
یک ـ خارایی: به نظر من خارا کهن تر از حسن آباد است .علتش این است که قنات خارا از وسط حسن آباد عبور می کند پس اول قنات حفر شده بعد حسن آباد به وجود آمده.
پاسخ وبلاگ: در مورد سخن فوق، چند نکته قابل ذکر است:
الف) آقای صادقی قدمت حسن آباد را با نزدیک ترین روستاها به چشمه مقایسه کرده و روستای خارا مد نظر نبوده است.
ب) باید دید که قنات از کجای حسن آباد گذر کرده. بسیاری از محله های حسن آباد تازه ساز است و ما نه از تاریخ حفر قنات خارا خبر داریم و نه می دانیم در آن زمان خانه های حسن آباد در چه قسمتی بوده است.
ج) از کجا بدانیم در آن زمان، قنات را از زیر خانه ها عبور نمی دادند؟ چه بسا به دلیل اینکه مردم به تازگی با قنات آشنا شده بودند، نمی دانستند که قنات ریزش یا عوارض دیگر دارد و ابایی نداشتند که آن را از روستا عبور دهند.
دو ـ وبلاگ: جا داشت نویسنده ی محترم، در تحقیق خود، نام دو روستای دستجرد و حسن آباد را مورد توجه قرار می داد. «دستجرد» کلمه ای زرتشتی است و «حسن» واژه ای اسلامی. نام گذاری حسن آباد حکایت از آن دارد که این روستا پس از ورود اسلام بنا شده؛ زیرا قبل از ورود اسلام، نام «حسن» در میان مردم رایج نبوده است. اما تاریخ بنای دستجرد به پیش از ورود اسلام به منطقه باز می گردد و الا نامی زرتشتی را بر آن نمی نهادند. بنابر این نام این دو روستا حکایت از قدیمی تر بودن دستجرد دارد.
سه ـ وبلاگ: دلیل سوم برای قدیمی تر بودن حسن آباد، این است که: بیشتر یا همه مالکان زمینهای زراعی در اطراف چشمه به اهالی حسن آباد تعلق دارد. در حالی که اگر دستجرد یا کمال آباد قدمت بیشتر داشت، این زمینها برای آنها بود.
به نظر می رسد معقول تر آن است که زمینهای اطراف چشمه به هیچکدام از اهالی حسن آباد و دستجرد و کمال آباد تعلق نداشته باشد بلکه برای ساکنان تودوشک باشد؛ زیرا این روستا بیش از همه به چشمه نزدیک است. نویسنده در همین مقاله اظهار می دارد که ساکنان روستای تودشک (یا طدوش) از جوار چشمه به مرور به حسن آباد مهاجرت کردند. آن زمینها در واقع برای اهالی تودوشک بوده و پس از مهاجرت به حسن آباد، نسل به نسل میان آنها گشته و به دلیل همنشینی با حسن آبادیها ممکن است برخی از زمینها را به حسن آبادیها فروخته اند. بنابراین بعید نیست برخی یا همه مالکان فعلی زمینها، نوادگان اهالی تودشک باشند.
چهار ـ وبلاگ: نویسنده هفتمین دلیل را این می داند که ساکنان حسن آباد تا چند دهه پیش مراسمی در کنار چشمه و آتشکده برگزار می کردند در حالی که اهالی روستاهای دیگر، چنین رسمهایی نداشته اند. باید توجه داشت که گویا اهالی تودشک این رسوم را به حسن آباد برده اند و در واقع این مراسم برای آنها بوده و به مرور در اثر همنشینی یا وصلت با حسن آبادیها در آنجا نیز ترویج شده. بنابراین، اجرای مراسم سنتی توسط حسن آبادیها در جوار چشمه، دلیل بر تقدم بنای حسن آباد بر دستجرد و کمال آباد نیست.
پنج ـ محمود صادقی: جناب آقای حسن صادقی نوشته ی خود را خوب آغاز کرده و نشان داده است که وجود چشمه و آب باعث رو آوردن مردم به مکانی خاص می شده و کم کم روستا پدید می آمده است. از این تحلیل ایشان می توان استفاده کرد که قدیمی ترین روستا در آن منطقه، روستای تودوشک است؛ زیرا نزدیک تر از همه به چشمه است و روستاهای دستجرد و حسن آباد و کمال آباد پس از آن پدید آمده اند.
نام این روستا نیز حکایت از قدمت آن دارد؛ زیرا «تودوشک» نامی زرتشتی و برای ما ناآشنا است ما نه تنها معنای آن را نمی دانیم بلکه از کتابت آن نیز اطلاع دقیق نداریم. در وقفنامه صدر به صورت «طدوش» نوشته شده و گاهی «تودوشک» می نویسند و آن را «تودوش» تلفظ می کنند. و نیز یک تودوشک دیگر هم وجود دارد که یکی از شهرهای منطقه کوهپایه در شرق اصفهان قرار دارد. برای تودشک جرقویه علیا در غرب حسن آباد به سه چهار جور تلفظ می شود: تدوش، تودوش، طدوش و تودشک.
شش ـ حسن آبادی: مقاله آقای حسن صادقی، نوشته ای تحقیقی و قابل استفاده است. جا داشت نویسنده محترم تذکر می داد که زودتر یا دیرتر آمدن به این منطقه، فضیلتی برای کسی محسوب نمی شود و اگر فضیلتی باشد برای افرادی است که آن زمان آمدند و ربطی به امروزیها ندارد.
به عنوان اولین دلیل آمده است که اگر دستجرد قدیمی تر از حسن آباد بود، آب چشمه را به دستجرد می بردند نه سه کیلومتر آن طرف تر تا حسن آباد. پس حسن آباد زودتر به وجود آمده و در نتیجه آب را زودتر تصرف کرده اند و نوبت به دستجرد نرسیده است.
این برداشت نتیجه ی در نظر نگرفتن تودوشک است. اما با توجه به قدمت تودوشک، چنین به نظر می رسد که آب چشمه در تصرف ساکنان این روستا بوده و در زمانی که هنوز حسن آباد وجود نداشته، آب را به سمت حسن آباد برای زمینهای کشاورزی خود، هدایت کرده اند. با بنای حسن آباد، مردم آنجا زمینها را با آب خریدند یا اینکه اهالی تودوشک با مهاجرت به حسن آباد، همچنان در آب و زمینها تصرف کردند.
هفت ـ احمد: ندانستم اینکه قناتهای حسن آباد از دیزی کوه سرچشمه گرفته چه ربطی به قدیمی تر بودن حسن آباد و مقدس بودن کوه دارد؟!!
جواب محمود صادقی: یکی از راههای ثابت کردن قدمت شهر یا روستا همین قنوات می باشد برای مثال پدر بزرگ بنده که در حال حاضر 92 سال دارد به یا نمی آورد چه کسی قنات را حفر کرده وتا حدی پدرش هم بیاد نمی آورد .اینها نسل به نسل تا به امروز گشته.
ولی در رابطه اینکه کوه مقدس باشد اشتباه است کوه مقدس نیست ونخواهد بود علتش این است اگر در آن زمان گبر نشین بوده ویا قبرستان گبرها بوده ما نباید اعتقاد به مقدس بودن آن داشته باشیم ما می توانیم بگوئیم حسن آباد جزءقدیمی ترین روستاها بوده چونکه دوهزار سال پیش گبرها آن را بوجود آوردند وبه مرور زمان دین مبین اسلام جایگزین آتش پرستی شده.
جواب احمد: قابل توجه آقای محمود صادقی
1 ـ منظور حسن صادقی از جدید نبودن حسن آباد این نیست که صد سال پیش بوجود نیامده تا شما در تأیید او بگویید که پدر بزرگم و پدر او ساخت قناتها را به یاد نمی آورند بنابراین قنات دیزی کوه نشانه ی قدیمی بودن حسن آباد است. او می خواهد با قناتها ثابت کند که حسن آباد قبل از دستجرد وجود داشته یعنی پیش از اسلام اما با این قناتها چنین چیزی ثابت نمی شود.
2 ـ آقای حسن صادقی احتمال داده گبرهایی که در منطقه ساکن بودند، دژکوه را مقدس می دانستند. نگفته که مسلمانها آنجا را مقدس می دانسته اند.
3 ـ از وجود آتشکده و قبرهای گبرها به دست نمی آید که حسن آباد در آن زمان وجود داشته است. این قبرها و آتشکده با حسن آباد فاصله زیاد دارد. شاید روستای دیگری اطراف دیزی کوه وجود داشته که به کلی از بین رفته و هیچ اثر و نامی از آن باقی نمانده است.
جواب محمود صادقی: جناب آقای احمد ،سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند
نظر دوم شما کاملا واضح وروشن است. ممنون از توضیحتان
به نظر بنده دستجرد قدیمی تر از حسن آباد است وبعد از آن دستجردوک ،دستجرد به معنای ده بزرگ ودستجردوک یعنی کوچک. اصلا قبل از اسلام اسم حسن رایج نبود.
هشت ـ وبلاگ: نویسنده برای اثبات اینکه قبرها در کنار دژکوه برای ساکنان تودشک نیست، می گوید: قبرستان دژکوه بسیار وسیع است در حالی که خانه های تودشک شامل قلعه ای کوچک است که کمتر از 200 نفر را در خود جای می دهد و نمی تواند قبرستانی به این بزرگی داشته باشد.
قابل توجه است که:
یک. اگر امروز مسلمانان قبرها را چسبیده به هم حفر می کنند دلیل نمی شود که غیرمسلمانان نیز پیش از اسلام هم به همین روش عمل می کردند. در جوار دیزی کوه قبرهایی پراکنده و با فاصله یافت شده و این به این معنا نیست که بین این قبرها نیز قبرهای دیگر بوده است. بنابراین معلوم نیست مرده های فراوان در آنجا بوده اند.
دو. اگر از خانه های تودش تنها یک قلعه باقی مانده معلوم نیست از قدیم تنها همین یک قلعه بوده است. شاید خانه های فراوان در آن روستا بوده و اکنون اثری از آنها باقی نمانده است.
سه. به فرض که مرده های زیاد پای دیزی کوه دفن باشند و روستای تودش هم کوچک باشد، برای روستایی که سابقه چند هزار ساله دارد، داشتن مرده های فراوان، امری بعید نیست و همه مرده ها در یک زمان نمرده اند که این همه مرده را برای یک روستا بعید بدانیم.