شاخه ای از سادات طباطبایی. عنوان یکی از کتاب های اینجانب است که به شناسایی و معرفی نوادگان میرعماد اختصاص دارد. تاکنون کتاب چهار بار تجدید چاپ شده و هر بار اصلاحات در آن صورت گرفته است.
میرعماد سیدی طباطبایی و جد اینجانب است که در سال 1136ق به حسن آباد مهاجرت کرد. تا پیش از نشر کتاب شاخه ای سادات طباطبایی سلسله نسب میرعماد تا امام حسن مجتبی(ع) معلوم بود؛ اما نام فرزندان و نوادگان میرعماد منتشر نشده بود. با تلاشی که صورت گرفت با دست یابی به به بخشی از نوادگان او، اسامی آنها در این کتاب گرد آمده است.
دست یابی نام نوادگان میرعماد
در گذشته معمولاً اسامی سادات را روحانی ها ثبت می کردند؛ اما در میان سادات از نسل میرعماد کسی را با تحصیلات حوزوی نیافتیم و ننوشتن نام نوادگان میرعماد، مشکلات زیاد را برای اتّصال نام سادات امروزی ایجاد کرد.
پیدا کردن نام اجداد تا حدود صد و پنجاه بلکه تا دویست سال پیش چندان دشوار نبود. مشکل اصلی، یافتن اجداد بالاتر بود. برای یافتن نام فرزند، نوه و نتیجه ی میرعماد کتاب های انساب فراوان را بررسی کردم؛ اما به نتیجه نرسیدم. آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی (م 1369ش) به خط خویش، تنها نام میرعماد و پدر و چند تن از اجداد او را نوشته بود. آیتالله میرجهانی هم به بعضی گفته بود که نام فرزندان میرعماد را ندارد.
حدود سال 1191ق، نام فرزندان و نوههای میرعماد را در شجرهنامههای جشْوقان نوشتند. (ر.ک: سبیکة البیضاء, ص 46) تلفنی از آقای سید رضا بنیطبا ـ گردآورنده ی اسامی سادات جشوقان ـ در مورد این شجرهنامهها پرسیدم. ایشان پس از تحقیق, از پیدا شدن چنین مدارکی اظهار ناامیدی کرد.
از 28 تا 30 فروردین 1381ش در حسن آباد اسامی سادات فراوان را با اجدادشان نوشتم؛ اما نتوانستم نام ها را به میرعماد برسانم. بررسی نوشتهها و اسناد مانده از قبل نیز نتیجه نداد. در قبرستان آن شهر به اتفاق مرحوم کربلایی سید رضا فاطمی (م 1389ش) مشخصات همه ی سادات مرحوم را نوشتیم؛ اما نتوانستیم نام اجداد را به میرعماد برسانیم.
در خرداد 1381 توفیق زیارت حضرت علی بن موسیالرضا(ع) نصیب شد. در آنجا اسامی هدیهکنندگان و نذرکنندگان، با نام شهرشان در دفتر هدایا و نذورات نوشته میشود و چون تعدادی از نوادگان میرعماد، متموّل بودهاند, احتمال دادم اموالی را در آنجا تحویل داده باشند. به ساختمان اداری آستان قدس رضوی مراجعه کردم. کارمند بخش هدایا و نذورات، اظهار داشت که اسامی را از سال 1305ش/ 1345ق به بعد دارند و بقیه در اختیار نیست. در بخش موقوفات، در میان موقوفههای اصفهان، چیزی از حسن آباد وقف نشده بود.
دوباره از 24 تا 26 مرداد همان سال به حسن آباد سفر کردم و با مراجعه به هر پیرمردی که میگفتند اطلاعاتی دارد، از معلوماتش جویا شدم. مدارکی در اختیار حاج سید محمدرضا طباطبایی ـ کدخدای پیشین حسن آباد ـ بوده که به فرزندش حاج سید محمد (م1381ش) رسیده بود. حدود هفتاد سند, که تاریخ برخی به قبل از دویست سال پیش می رسید، از منزل او برای بررسی به امانت گرفتم.
با مراجعه به اداره ی کل اوقاف استان اصفهان از آنها خواستم اگر سندی در مورد موقوفات حسن آباد دارند، در اختیار قرار دهند تا اگر اسم سیدی در آنها آمده یادداشت کنم. مدارکی را نشان دادند که تنها به چند دهه ی اخیر مربوط می شد.
مرحوم آیت الله سید محمد صادق حکیم (م 1402ق) تحقیق گسترده ای در مورد سادات طباطبایی داشته و نام آنها را در کتابی درج کرد. وی در سال 1377ق طی نامه ای به آیت الله میرجهانی نوشت که برای ضبط اسامی سادات طباطبایی قصد دارد به حسن آباد سفر کند و در سال 1376ق به اصفهان سفر کرده است. (ر.ک: سبیکة البیضاء, ص 61 و 64) احتمال زیاد دادم که ایشان در نوشته هایش نام فرزندان و نواده های میرعماد را تا آن سال نوشته باشد.
پسر بزرگ ایشان حجت الاسلام و المسلمین سید محمد حسین حکیم از عراق به قم آمد و در تاریخ 21/5/1383 با ایشان ملاقات کردم. وی اظهار داشت: رژیم صدام همه ی کتاب های پدرم از جمله این کتاب را پیش از چاپ برد و تاکنون معلوم نیست چه شده اند.
پس از یأس از یافتن مدرک کتبی, بر اساس گواهی های شفاهی توانستیم اسامی را به میرعماد برسانیم.
آقای سید حسین حسینی (م 1390ش) فرزند میرزاآقا ـ نواده ی میرعماد و ساکن احمدآباد ـ در مورد اجداد بالاتر به اینجانب گفت:
زمانی که حاج سید جلال فاطمی (برادر حاج سید محمدرضا طباطبایی) در احمدآباد به منزل پدرم آمد، در آن مجلس بودم که صحبت از میرعماد پیش آمد. ایشان این سلسله نسب را ذکر کرد: حاج سید محمد ناظر فرزند سید حسن فرزند سید قاسم فرزند میرعماد.
حاج سید جلال (م 1333ش/1373ق) در زمان های گذشته زندگی میکرده و از اشخاص مطّلع و برجسته ی حسن آباد و مدتی کدخدای آنجا بوده است. بنابر این میتوانیم به گفته ی او اعتماد کنیم.
خانم حاج عزت امیری از حاج سید محمد طباطبایی فرزند حاج سید محمدرضا نقل کرد: قاسمْ اَمَدا پدربزرگ حاج سید محمدابراهیم ناظر بوده است (نه پدر او).
در وقفنامه ی موقوفات جرقویه ی علیا توسط محمدحسینخان صدر این گونه از حاج سید محمدابراهیم ناظر و پدر او، نام برده شده است:
«ضابطی و جمع آوری مداخل و منافع و نماء موقوفات مزبوره، مفوض و مرجوع است به عالیحضرت، گرامی منزلت، سیادت منقبت، حاج الحرمین الشریفین حاجی میرابراهیم معروف به حاجی محمدابراهیم حسن آبادی ـ مِن محالّ موقوفه ـ ولد مرحوم حاجی سید محمد... .»
البتّه اسناد رسیده از زمان حیات ناظر موقوفات نشان میدهند که وی پس از مدتی به «حاج سید محمد» معروف شد و تا امروز به این نام شهرت دارد. ناظر موقوفات و پدر او هر دو معروف به «حاج سید محمد» بودند. ظاهراً نام کامل پدر، «حاج سید محمدحسن» است. در وقف نامه از او به عنوان «محمد» نام برده شده و حاج سید جلال، تنها «حسن» را ذکر کرده است.
مرحوم سید علی فاطمی (م 1381ش) فرزند سید حسین، نام یکی از فرزندان قاسمْ اَمَدا را حاج سید محمد ذکر کرد. از او پرسیدیم: آیا این شخص پدر میرزاداود است؟ جواب داد: خیر.
قاسم امدا فرزند دیگری به نام سید علی اصغر داشته که نسل او تا این زمان باقی است. برای دست یافتن به نسل او به تحقیقات مرحوم حاج سید مصطفی فاطمی فرزند سید حسن اعتماد کردیم. حاج سید مصطفی از افراد متدین و قابل اعتماد بود که مدتها وقت خود را صرف شناسایی اجداد خود کرد، تا اینکه توانست با تلاش زیاد، نام اجدادش را به میرعماد برساند. وی سلسله نسبش را به خط خود چنین نوشته است:
«سید مصطفی ابن سید حسن ابن سید حسین ابن سید محمد ابن سید حسن ابن سید علیاکبر ابن سید علیاصغر ابن سید قاسم ابن میرعماد.»
به این صورت نام اجداد بالاتر تا میرعماد به دست آمد.
به منظور ثبت دقیق اسامی سادات و تاریخ و محل تولد آنها تصویر شناسنامه سادات فراوان نزد اینجانب نگهداری می شود.
یک اشتباه
برخی در خارج حسن آباد میپندارند که سیادت نوادگان میرعماد هم مانند بازماندگان برادرش میرجهان در سال های اخیر آشکار شد. چه بسا در آینده، چنین توهمی حتی برای برخی از اهالی این شهر نیز پیش آید. گذشته از این که سالمندان حسن آباد به عدم صحت این توهم گواهی میدهند وگذشته از این که آیتالله میرجهانی در سبیکة البیضاء به آشکار بودن سیادت نوادگان میرعماد تصریح کرده است، سنگ قبرهایی که تاریخ آنها به پیش از زمان آشکار شدن سیادت بازماندگان میرجهان باز میگردد، نادرستی این مطلب را نشان میدهند.
نوادگان میرعماد نه تنها خود را سید میدانستند بلکه خود را طباطبایی و از نسل امام حسن مجتبی(ع) میدانستهاند. در اینجا به ذکر نمونهای از سنگ قبر یکی از نوادگان میرعماد بسنده میکنیم. این سنگ مربوط به بیش از هفتاد سال، قبل از آشکار شدن سیادت آیتالله میرجهانی است. نظر به این که این سنگ قدیمیترین سنگ قبر موجود از نوادگان میرعماد است، عبارت آن را میآوریم:
«هُوَ الْباقی بَعْد فَنَاء کلِّ شَیء
وفات مرحمت و غفرانپناه، جنت و رضوانآرامگاه، سلاله دودمان مصطفوی، خلاصة الاولاد مرتضوی، اشرف الحاج محمدابراهیم الطباطبائی خلف ... حاجی سید محمد، فی عشرون شهر رجبالمرجب 1307 (1269ش).»
قدیمی تر از آن، سنگ یادبودی منصوب بر دیوار مسجد جامع دستجردوک است. عبارت سنگ چنین است:
«وفات مرحوم مغفور سید حسن ابن مرحوم سید علی¬اکبر دستجردوکی فی شهر صفرالمظفر سنه 1279.»
دلیل دیگر، نام خانوادگی برخی از نواده های میرعماد است. «طباطبایی» نام خانوادگی کسانی است که سید حسنی و از نسل ابراهیم طباطبا باشند. حدود سال 1310ش/1350ق که برای ایرانیان شناسنامه صادر شد، بسیاری از نوادگان میرعماد این نام خانوادگی را انتخاب کردند، در حالی که سید بودن آیتالله میرجهانی سی سال بعد یعنی سال 1338ش/1379ق معلوم شد.
مدارک قدیمی که نام نوادههای میرعماد در آنها آمده، با کلمه ی «سید» است. مثلاً در وقف نامه ی موقوفات صدر که در سال 1234ق/1198ش نوشته شده (حدود 150 سال قبل از آشکار شدن سیادت نوادگان میرجهان) آمده است:
«ضابطی و جمع آوری مداخل و منافع و نماء موقوفات مزبوره، مفوض و مرجوع است به عالی حضرت، گرامی منزلت، سیادت منقبت، حاج الحرمین الشّریفین حاجی میرابراهیم معروف به حاجی محمدابراهیم حسن آبادی ـ مِن محالّ موقوفه ـ ولد مرحوم حاجی سید محمد...»
سید حسن فاطمی موحد
ر.ک: میرعماد