غدیر. در تاریخ چهارشنبه 27 آذر ماه 1387 مصادف با عید بزرگ غدیر همراه دوست عزیزم محمد غفوری به منزل آقا روح الله مسترحمی، حاج آقا حسین میرزانعمت، حاج آقا شجاع، آقا حسن و آقا علی و آقا حسین سید آقا و آقا علی سید حسین رفتیم. همه ی آنها با اسکناس های پنجاه تومانی و سکه های 25 تومانی نو از ما پذیرایی کردند.
در این منازل با پیرمردهایی مانند حاج حسین غلام علی، حاج هیبت الله و حاج محتشم و غیره بر خورد کردیم. از آنها و از دیگر سادات حاضر در مجالس درباره ی آداب و رسوم مردم حسن آباد در عید غدیر اطلاعاتی را به دست آوردیم. بعضی از آنها به فراموشی سپرده شده و برخی هنوز هم در این شهر رواج دارد:
1 ـ شب عید غدیر در مساجد و حسینیه های حسن آباد مراسم جشن غدیر گرفته می شود.
2 ـ شب عید غدیر اعضای خانواده در منزل بزرگ ترها جمع می شوند و حنا آماده می کنند و به دست و انگشتان خود می گذارند؛ چون حنا نشانه ی شادی است و مردم در قدیم، حنا را از پیامبر(ص) می دانستند و برای آن حرمت قائل بودند به گونه ای که اگر روی زمین افتاد باید زود بردارند و نباید به آن بی احترامی شود.
به همین دلیل به حنابندان در شب غدیر خیلی اهمیت می دادند به طوری که اگر کسی به خاطر مرگ عزیزش عزادار بود، باید لااقل انگشتان پا را حنا بگذارد که در کفش و جوراب معلوم نباشد و از این حنا بی بهره نشود.
3 ـ آب و جارو کردن درب منازل و لباس نو پوشیدن و به زیارت اهل قبور و شهدا رفتن در صبح عید رسمی دیگر بود.
4 ـ افراد مختلف و غالباً سادات در روز عید غدیر با دعوت کردن مردم، مراسم دعا را در منازل برگزار می کنند. دعای ندبه در صبح، زیارت عاشورا و پذیرایی با ناهار، ختم صلوات و ختم سوره ی انعام که در حسن آباد تنها در این روز مرسوم بوده است.
5 ـ در صبح عید نزدیکان اموات بر سر قبر آنها می روند و فرش پهن می کنند و قرآن و دعا می خوانند و پذیرایی می کند. دیگران هم با حضور بر سر قبر، بازماندگان را تسلی می دهند و با این کار بازماندگان را از عزا در می آورند. بازماندگان هم با این مراسم اعلام می کنند اگر کسی امر خیر و شادی در پیش دارد انجام دهد و به خاطر ما آن را عقب نیندازد.
6 ـ دیدار از خانواده ی سادات نیز یکی از رسوم زیبا است که مردم حسن آباد، مانند نقاط مختلف ایران، به آن پایبندند. مردم حسن آباد عقیده دارند هر کس در این روز به دیدن هفت سید برود ثواب زیارت قبر پیامبر(ص) و علی(ع) را دارد.
7 ـ یک رسم قدیمی هم شنیده شده که به نظر از روزگار خیلی کهن باقی مانده بود. مردم در عید غدیر هنگام گذر از محله هایی که جوی آب از آن می گذشت، به علامت اوج شادمانی و خوشحالی، از آب جوی به هم می پاشیدند. به اعتقاد آنها آب مظهر روشنایی و پاکیزگی و نشاط آور است و غیر از جسم، روح را هم جلا می بخشد. شاید این کار با غسل روز غدیر که در مفاتیح توصیه شده بی ربط نباشد.
یکی از اهالی حسن آباد می گوید: من به چشم خود دیدم که یکی از روحانیون قدیم حسن آباد با محاسن سفید با دوست خود به هم دیگر آب می پاشیدند و مقید بودند با این کار، شادی خود را به دیگران نشان دهند.
8 ـ بعد از ظهر عید غدیر هم مرسوم بوده که مردان و حتی بزرگ تر ها به فضای باز بیرون از شهر بروند و به بازی های گوناگون مشغول شوند که بازی گوی و شاه بازی از بازی های مهم بوده است.
به منظور آشنایی بیشتر با این روز خاطره ی آقای محمود صادقی را از نظر می گذرانیم:
اینجانب مورخ 27/9/87 مطابق با هجدهم ذی حجه ی 1429 هجری قمری ساعت 8 صبح به منظور دیدار با سادات جلیل القدر از منزل خارج شدم. در اولین فرصت به دیدن مادر گرامی، که از سادات طباطبایی است، رفتم. پس از آن برای دیدار با دایی بزرگم به منزل آقامحمد فاطمی رفتم که حدود 50 نفر در اتاق نشسته بودند. حدود 15 دقیقه نشستم اما به علت ازدحام جمعیت و برای این که جا برای تازه واردان باز شود، با او خداحافظی و به منزل دایی دیگرم آقارضا رفتم. در آنجا نیز با ازدحام جمعیت رو به رو شدم. هر دو دایی گرامی با اسکناس 50 تومانی نو از مردم پذیرایی می کردند. سپس به دیدن آقاشجاع فاطمی رفتم.
در اینجا مناسب است از سومین دایی خویش شهید سید جلال فاطمی یاد کنم که جای او بسیار خالی بود. اگر او به این فیض بزرگ نائل نشده بود، مسلما یکی از افرادی بود که به دیدارش می شتافتم.
امسال تکریم سادات محترم در حسن آباد در مقایسه با سال های قبل بی نظیر بود. مردم در کوچه و خیابان دیده می شدند که دسته دسته از منزل سیدی به منزل سیدی دیگر می رفتند.
حسن صادقی(طاهر)