گرماسازی در گذشته
محمود صادقی
تا سال 1332 ساکنان حسن آباد برای تهیه سوخت زمستانی و برای گرم کردن آب حمامهای خزینه ای با مشکلات و زحمتهای طاقت فرسا رو به رو بودند. به این منظور از بوته ای به نام تیغ که به زبان محلی جاج و از کلیونی و گیاه سفت تری به نام قیج که از بیابانهای ندوشن تهیه می شد، به عنوان هیزم استفاده می کردند. پس از آن تاریخ، نفت جایگزین هیزم شد.
مردها برای جمع آوری هیزم صبح اول وقت با الاغ به بیابانها و کوههای اطراف می رفتند. باتوجه به اینکه هریک از بیابانها و کوهها نام خاصی داشته و دارد، پیش از حرکت اعلام می کردند که می خواهند مثلا به طرف چاه جاجی بروند، تا اگر به موقع باز نگشتند، خانواده بدانند که به کدام سمت رفته اند. وسیله کندن بوته ها بیلهایی با دم باریک بود که در زبان محلی به آن «برد» می گفتند.
یکی از قدیمیهای محل به نام حاج میرزا محمد صادقی این خاطره را از آن دوران می گوید: اوایل صبح در یک روز زمستانی من همراه دو نفر دیگر ـ یکی پنجاه ساله و دیگری شصت و پنج ساله ـ عازم بیابان محل در پشت کو توره روان شدیم. معمولا به خاطر اینکه تا غروب برای کندن و جمع آوری هیزم می ماندیم ، صبح یک کوزه آب و سفره نانی را با خود می بردیم . آن روز هوا سرد بود و هرچه به طرف بیابان می رفتیم سردتر می شد. وقتی به مقصد رسیدیم، متوجه شدیم یکی از همراهان که عقب تر حرکت می کرد، نتوانست پیاده شود. ما قضیه را به شوخی گرفتیم ولی وقتی نزدیک او شدیم پرسیدیم: چرا پیاده نمی شوی؟ او که تا حدی زبانش بند آمده بود، اشاره به پاهایش می کرد. دیدیم آب کوزه او که ترک برداشته بود، به مرور به پاهای پیرمرد و پالان الاغ رسیده و شدت سرما و یخ آنها را به هم دوخته بود. به سختی آتشی را روشن کردیم تا کم کم یخها آب شد و پیرمرد را آزاد کردیم ولی چند روزی بیشتر زنده نماند.
مواظب باشیم هیچگاه ناشکری نکنیم که عواقبی خطرناک را در پی دارد. ما با چه زحمت و مشقتی عمرمان را به این روز رساندیم .
وبلاگ:
یک. نویسنده در عکسهای ارسالی مشخص نکرده که مربوط به کدام گیاه است.
دو. لازم بود نام فارسی گیاهان نامبرده نیز درج می شد.
سه. این گیاهان چه ویژگی داشتند که از آنها به عنوان هیزم استفاده می کردند؟
چهار. آیا هیزم منحصر در گیاهان نامبرده است یا از گیاهان دیگر هم استفاده می شد؟
پنج. بهتر بود از دو شخص همراه مخصوصا پیرمرد مرحوم نام می بردید.