نقد معرفی حسن آباد در «شهرهای ایران شهر»
سید حسن فاطمی
کتاب «شهرهای ایران شهر» از کتاب های مهم در معرفی شهرهای ایران است. جلد سوم از صفحه 421 تا 425 به معرفی حسن آباد اختصاص دارد. لغزش هایی در این کتاب به چشم می خورد که به آنها می پردازیم:
وجه تسمیه ی حسن آباد
«وجه تسمیه» به معنای علت نام گذاری است در صفحه 421 عنوان «وجه تسمیه» به چشم می خورد. اما ذیل آن توضیحی نیامده که چرا این شهر را «حسن آباد» نامیده اند بلکه سخن از تاریخ پیدایش آن است.
حسن آباد و دستجردوک
در صفحه 421 ذیل عنوان «تاریخ کهن شهر» می خوانیم:
«حسن آباد در گذشته های دور، قریه ای به نام دست جردوک و وابسته به روستای بزرگ تری به نام دستگرد بوده است.»
یک) در گذشته نام حسن آباد، دستجردوک نبوده است. بلکه روستاهایی کاملا مجزا بودند و از دوران کودکی به یاد دارم که زمین های کشاورزی حسن آباد و دستجردوک را از هم جدا کرده بود. پس نمی توانیم بگوییم: نام حسن آباد در گذشته دستجردوک بوده است.
دو) امروزه تقسیم بندی شهرها و روستاها به گونه ای است که یک روستا وابسته به شهر یا بخشی دیگر است اما در گذشته های دور روستاها به صورت پراکنده پدید می آمدند و روستایی وابسته به روستای دیگر نبود. ندانستیم وابسته بودن دستجردوک به دستگرد به چه معناست.
توسعه ی دستجردوک
نویسنده در صفحه 421 توضیح می دهد که جمعیت قلعه ی دستجردوک رو به افزایش نهاد و عده ای در خارج قلعه، شروع به ساخت و ساز کردند و این کار در 750 سال پیش اتفاق افتاد.
ندانستیم از کجا به دست آورده که اول قلعه ساخته شده و بعد خانه های بیرون؟ از کجا به عکس نبوده؟ چنانکه قلعه ی چشمه عرب در احمدآباد را حاج سید علی چشمه عربی ساخت و جدید است. همچنین ندانستیم از کجا می گوید: این اتفاق در 750 سال پیش رخ داد؟
فامیلی
در صفحه 421 می خوانیم:
«در گورستان قدیمى این شهر سنگ قبرهایى با قدمت 400 ساله وجود دارد که بر روى برخى از آنها نام فامیلى حسن آبادى به چشم مى خورد.»
از حدود سال 1305ش که به مردم شناسنامه دادند مردم فامیلی یا نام خانوادگی برگزیدند. چهارصد سال پیش چیزی به عنوان فامیلی وجود نداشته است و نسبت دادن افراد به شهر یا روستایی خاص صرفا برای این بوده که معلوم شود آن شخص اهل کجاست.
قنات از خارا به طرف حسن آباد
در صفحه 421 آمده است:
«ساخت و ساز اماکن مسکونى بیشتر در کنار نهر آبى که از قنات خارا سرچشمه مى گرفته و از وسط حسن آباد رد مى شده صورت گرفته است.»
روشن است که خارا گودتر از حسن آباد است بنابراین قنات از حسن آباد به طرف خارا می رود نه برعکس.
وجود آتشکده ها در حسن آباد
نویسنده در صفحه 421 احتمال زیاد داده که مردم حسن آباد زرتشتی بوده اند. سپس چنین نگاشته است:
«آنچه این امر را اثبات مى کند، وجود بناها و آتشکده هایى است که آثارى از آن همچنان بر جاى مانده است.»
امروزه هیچ بنا و آتشکده ای که حکایت از زرتشتی بودن حسن آبادی ها داشته باشد در این شهر وجود ندارد بلکه تنها یک آتشکده (نه آتشکده ها) در چند کیلومتری شهر است و از آن نمی توان نتیجه گرفت که ساکنان حسن آباد زرتشتی بوده اند. اساسا زمان بنای اولیه ی این شهر نامعلوم است و چه بسا قرن ها پس از آنکه مردم منطقه مسلمان شده اند، حسن آباد بنا شده باشد.
تغییر لباس مردان
در صفحه 422 می خوانیم:
«لباس آقایان در قدیم شامل شال و قبا مى شده که بعد از کشف حجاب در دوره پهلوى این پوشش محلى تبدیل به کت و شلوار گردید.»
کشف حجاب چه ربطی به لباس مردها دارد؟ تغییر لباس مردها مربوط به قضیه ی متحدالشکل کردن لباس ها از سوی رضاشاه است.
اولین مدرسه
در صفحه 425 چنین آمده است:
«در دهه چهل اداره آموزش و پرورش حسن آباد در منزلى که قبلاً کدخدالى حسن آباد یعنى حاج سید رضا طباطبایى تعلق داشت، تأسیس گردید.»
اولین مدرسه در حسن آباد در سال 1324 ش در منزل حاج سید رضا طباطبایی یعنی در دهه ی بیست تأسیس شد نه در دهه ی چهل. (ر.ک: «حسن آباد جرقویه»، ص 177)
تعداد مساجد
در صفحه 425 تعداد مسجدهای حسن آباد را فقط پنج مسجد دانسته است در حالی که در حال حاضر این شهر بیش از پانزده مسجد دارد. (ر.ک: «حسن آباد جرقویه»، ص 429 ـ 430)
امامزاده
در صفحه 425 می خوانیم:
«تنها امامزاده موجود در حسن آباد امامزاده اى موسوم به سید محمد(ع) است که مردم اعتقاد خاصى به آن دارند.»
چند دهه ی پیش در قبرستان حسن آباد جنازه ای سالم یافت شد و از آن به بعد آن قبر به امام زاده البته امام زاده ای بی نام معروف شد. به نظر می رسد به صرف اینکه جنازه ای سالم بماند به معنای این نیست که آن شخص از سادات و امامزاده بوده است. انسان های دیگر از غیرسادات نیز سراغ داریم که بدن آنها سالم مانده است. (ر.ک: «حسن آباد جرقویه»، ص 450 ـ 451)
ندانستیم نویسنده، نام این امامزاده را از کجا به دست آورده است.
دژکوه
عجیب است که در صفحه 425 آمده که برجی قدیمی بالای تپه ای واقع است. نویسنده از اسم «دژکوه» باید پی می برد که آنجا کوه است نه تپه.
آیت الله میرجهانی
در صفحه 425 ذیل «دانشمندان، شاعران و نام آوران» تنها عبارت زیر آمده است:
«از نام آوران قدیمى این شهر مى توان به آیت اللّه سید حسن میرجهانى اشاره نمود که متولد محمدآباد جرقویه بوده و در زمان اشغال اصفهان توسط افاغنه طى فتوایى حکم قتل عام افاغنه را صادر کرده و چون به خاطر این حکم مورد تعقیب قرار مى گیرد فرار کرده و به حسن آباد مى آید و ساکن مى شود. وى بعدها در این محل ازدواج مى کند و میرافضل، میرجهان و میر حاج از نوادگان ایشان است.»
یک) میرعماد بود که به حسن آباد پناه برد نه آیت الله میرجهانی.
دو) میرعماد از کوهپایه به حسن آباد رفت نه از محمدآباد.
سه) میرعماد در سال 1136ق به حسن آباد هجرت کرد و میرجهان در همان سال به محمدآباد رفت. اما آیت الله میرجهانی در سال 1413ق از دنیا رفت. آیت الله میرجهانی نواده ی میرجهان است و به همین دلیل نام خانوادگی «میرجهانی» را برگزید.
چهار) افاغنه در سال 1135ق حکومت صفوی را سرنگون کردند. بنابراین آیت الله میرجهانی در آن زمان نبوده تا بخواهد فتوا به قتل عام افغانی ها را بدهد.
جهت آشنایی با سرگذشت میرعماد و میرجهان ر.ک: «حسن آباد جرقویه»، ص 280 به بعد.