"سیمرغ گوشتین"
ای مرغ لذیذ پای دربند!
رویای تودردل آتش افکند
ازسفره ی ماچو پرکشیدی
اندوه شده بجای لبخند
صیاد به هرتعاونی بود
ازبهر شکارت ارزومند
آن یک به میانه بهردعوا
آماده کندسریع کمربند
نی منجمدت بود نه از گرم
بی چانه بگو که قیمتت چند؟
ازچارودیویس تا هشتمن وای"
ازنرخ توکس نبود خرسند
گویی که رسیده سال قحطی
غوغا ست" پناه بر خداوند!
افسانه شدی بجای سیمرغ
میگفت: به لب یکی خردمند!
گشتی تواسیر دام تحریم
ای گوشت سفیدبی همانند
4/5/1391