واژه های فراموش شده
دکتر نادر منصوری
هِلُوگه helovgah: محلی که در زمستان که آب قنات حساب و کتاب نداشت آب ازونجا ول می شد به بیابانهای اطراف.
جورُفتjooroft: لایروبی قنات که توسط کشاورزا در فواصل معین انجام می شد.
اُو میونov mion: مدت زمانی که آب قنات بدون حساب هست و هرکسی می تونه آزادانه استفاده کنه.
سِر اِوساری serevsari: مبلغی که معمولا بچه ها هنگام فروش دام و قبل از بیرون بردن دام از خریدار دام می گرفتند.
لَتِه سَهَ lateh saha: کرت یا زمینی که کشت نداشته و درمرحله آیش قرار دارد.
پَرکیزpar kivz: هنگام واز زدن(سله شکنی سنتی) ابتدا بیشتر کار در طول کرتها انجام می شد.قسمتی از ابتدا و انتهای کرت ها که باقی می ماند به طور عرضی واز کشیده
می شد که به این مرحله پرکیز می گفتند.
گُشکَه goshkah: قسمت ابتدای کرت یا لته یه همون نزدیک به آبراه یا "واره"
جِلِو اُوjelev ov: هدایت آب در اولین آبیاری بعد از کشت از راه جابجا کردن کمی از خاک بخاطر اینکه زمین شخم بوده.
کناراُوkenar ov: اصطلاح قدیمیا برا مستراح.
پا اِوشاpa evsha: اسهال در اصطلاح قدیم.
قِلِف سُرناghelef sorna: به محل تنگ و ترش و محلی که سخت در دسترس باشد.
بوسار یا بوسارگَه: به محلی که به قول معروف نه سَرم یا به طور طبیعی خنک باشه مثل زیرزمین گفته می شود.
سِرتیلیقsertiligh: حالتی در کولون یا کیلیندون های قدیمی که قفل کامل نشده باشه و بدون کلید باز بشه.
تیکُروا tik orva: همون خارشتر ،خاری که از هر طرف بیفته یه قسمت نوک تیز به سمت بالا داره.
زَر اُوzar ov: ادرار در اصطلاح قدیمیا
پِلِشتی peleshti: از ترشحات تناسلی گاوها در آبستنی که نشانه ی مرحله خاصی از آبستنی بود.
اُراغیoraghi: همان داس ابزار درو کردن.
کَلُ تختهkalo takhtah: وسلیه ای کمان مانند از چوب و چرم که به دست بسته می شد و همراه اراغی جهت سرعت عمل در درو کردن گندم استفاده می شد که البته مهارت خاصی لازم داشت.
یو و کوله بند yovo kule band: شامل یُو یا یوغ که همان وسیله ی چوبی که به گردن الاغ هنگام شخم زدن بسته می شد و کوله بند که قبل از یُو قرار می گرفت و ازجنس نرم به شکل U بود تا آسیبی به گردن الاغ وارد نشود.
منبع: خاطرات یک حسن آبادی