محقق باستان پژوه جواد مفرد کهلان، روی زبان ایران باستان فراوان کار کرده است. از ایشان خواستیم نظر خود را در مورد واژه ی «دستجردوک» بیان کند. وی از سوئد متن زیر را ارسال کرده است. با تشکر از ایشان:
پسوند اوک در زبان پهلوی علامت اسم ساز بوده است. اما در اینجا به نظر می رسد نام دستجردوک در اصل دستگرد-توک بوده است. یعنی مستعمره واقع در ته یا مستعمره نیرومند. حرف ت به سبب شباهت صوتی با حرف ما قبلش د بدان تبدیل شده است. تبدیل حرف ت به د در فارسی اتفاق افتاده است. چنانکه پتان پهلوی را الان بدان گوئیم.شاید از موقعیت اقلیمی و جغرافیایی این روستا بشود درستی یا نادرستی این وجه اشتقاق ها را معین کرد. لزومی نداشت که مردم به خود زحمت بدهند و علامت اسم ساز اوک را در نام این روستا تلفظ نمایند.
یادآوری:
توضیح استاد جواد مفرد کهلان باید مورد توجه قرار گیرد. با توجه به اینکه دستجردوک بعد از دستجرد قرار گرفته شاید دستجردوک یعنی دستجرد انتهایی.
پیام استاد مفرد کهلان:
با تشکر
نظری که به صورت تذکر در مفهوم دستجرد انتهایی برای دستجردوک آوردید، بسیار منطقی است. چه در واقع دوک (توک) صورت پهلوی همان کلمه فارسی ته به معنی انتهاست. اگر "اوک" علامت تصغیر و صورت تحریف شده "اَک" می بود در تلفظ ساده شده تبدیل به "او" (در معنی علامت تصغیر) می شد در حالی که به صورت صلب یافته اش دوک (توک) باقی مانده است.