محمود صادقی (حسن میرزا حسین)
دوست دوران دانشجویی من ،" آقا علی آقا محسن" ، سلام گرمم را پذیرا باش و اگر می گویم چندین سال است ، هر روز با سر زدن به وبلاگ حسن آباد و دیدن وب نوشت های تو و دیگر خوبان حسن آباد تلاش می کنم که رشته پیوندهای خود با زادگاهم را مراقبت کنم، مرا باور کن و بدان در طی این چند سال که مطالب متنوع و متفاوتی چه از لحاظ محتوایی و چه از لحاظ ساختاری در این وبلاگ دیده ام، نیک می توانم از نوع و ادبیات پیامهای خوانندگان آن ، جنس و مرتبه ی حساسیت همشهریان خود را نسبت به موضوعات مختلف بسنجم و از این راه است که نوع نگاه آنها را به زندگی را در می یابم. اما افسوس که گاهی می نگرم مطالبی با محتوای ضعیف با استقبال فراوان همراه است و گاه محتواهای به زعم من مطلوب (مثل دو شعر اخیر تو) با بازخور کمی مواجه می شود که این رفتار نه برازنده ی هنر در حال تکامل سرزمینم است و نه سزاوار صاحبان این گونه هنرها. باید دست به کار می شدم و ... و بالاخره پس از چند روز تامل بر آن شدم که علی رغم مدتها سکوت نوشتاری این مطلب را در ادامه بنویسم و از دوست و سرور عزیزم آقا محمود صادقی ( فرزند مرحوم حاج میرزا) خواستم زحمت ارسالش را خود او به دوش بکشد. و اما شعر "گل مراد" تو یکی از زیباترین کارهایت بود و من فکر می کنم آنقدر قوی بود که من را وادار به نوشتن" نقد" زیر نمود که البته امیدوارم خوانندگان این نوشته ، مفهوم کلمه "نقد" را به نیکی ادراک و دریافت نمایند1 :
1) شعر، داستان پس زمینه ای ساده و زیبایی دارد. این که یک شخصیت فرضی ساده دل حسن آبادی به نام گل مراد پس از صد سال با چه کلماتی از خدا درخواست بازگشت می کند و خداوند درخواست او را اجابت می نماید، ناخودآگاه سادگی داستانهای منقول در مثنوی مولوی را به یاد می آورد. اما یک مشکل کوچک هنوز وجود دارد و آن هم ضعف ساختاری است که می خواهد جامعیت این داستان و جذابیت آن را به دوش بکشد.
2) در شعر دوم پس از این که شخصیت داستان (گل مراد) صحبت های آن پسر را می شنود خواننده بسیار مشتاق است که گل مراد از نظرات خود دفاع کند ولی با کمترین پاسخ ( فکر می کنم پنج بیت) از طرف وی (گل مراد) مواجه می شود و این ، او (خواننده مشتاق) را تا حدی ناامید می کند. فی الواقع اگر بتوانی داستان را ادامه دهی ( که البته امیدوارم این کار را انجام دهی) می توانستی امیدوار باشی که شعر خود را به صورت سریالی بجای دو قسمت تا پنج یا شش قسمت ادامه دهی .
3) در ابتدای شعر اول نوشته بودی: "انشاءالله به مذاق بعضی ها برنخورد!". من پس از دیدن این جمله انتظار یک شعر بسیار انتقادی را داشتم ولی با خواندن شعر متوجه شدم نگرانی تو شاید بدین سبب است که حساسیت خوانندگان برایت اهمیت دارد. من اگر جای تو بودم این حس خود را تعدیل می کردم چرا که باعث می شود تو نتوانی از تمام خلاقیت خود در سراییدن استفاده نمایی.
4) کلمه دوم مصرع دوم در بیت چهارم به نظر "همه" می باشد که "همته" نوشته شده است. لطف کن تصحیح کن تا خواننده را به زحمت نیندازد.
5) می توانستی قبل از شروع شعرت توضیحی مختصر و به زبان نثر ساده در معرض دید خوانندگان قرار دهی . این توضیح انگیزه ای می بود به تشویق خوانندگان وبلاگ که شعرت را بخوانند و البته ضمن خواندن ، تمرکز و تامل بیشتری نیز از خود بروز دهند.
در یک پاراگراف مانده به پایان این نوشته می خواستم به تو تبریک بگویم که حسن آباد و حسن آبادیها را شاهد تولد ، نه شاید رشد یک شاعر شش دانگ کردی. بی اغراق می گویم که در طی دو سال گذشته اشعارت را می خوانم و احساس می کنم شیب منحنی پیشرفت تو ( یا به زبان ریاضی تانژانت زاویه خط مماس بر منحنی پیشرفت تو با محور ایکس ها یا همان محور زمان <-: ) به شدت بالاست. و این برای من و بسیاری از فرهنگ دوستان بسیار دلپذیر است.
و اما در پایان دو سخن با خوانندگان این وبلاگ دارم اولین آن این است که ارزش هر وبلاگ به کیفیت محتوای آن است نه کمیت نوشته های آن و ما به عنوان خوانندگان وبلاگ حداقل رسالتمان این است که با تبیین نقطه نظرات خود بر غنای کیفی آن بیفزاییم و آخرین آن این است که پس از خواندن این مطلب ،" قول بده که هرگز با من موافق نباشی، حداقلش این که کاملا یا فی البداهه موافق نباشی. قول بده که همیشه دنبال موضوعی برای مخالفت خواهی گشت، دنبال استثناهایی برای چیزهایی که من نوشته ام و استدلال هایی که به نظرت بی ربط و غلط می رسد. این طوری به من فرصت می دهی که ازت یاد بگیرم. من اگر پاسخی ندادم این طور تعبیر کن که موافق نظرت بودم."2
محمود صادقی حسن آبادی (محمود حسن میرزا حسین) – شبانگاهان دوشنبه ، دهم تیرماه نود و دو
---------------------
توضیحات:
1- در این جا منظور از "نقد" مفهوم خاص آن است نه مفهوم عام آن ( برای آگاهی بیشتر رجوع شود به " روش علمی در نقد و تصحیح متون ادبی " از مرحوم دکتر عبدالحسین زرین کوب). و این که امیدوار بوده ام مفهوم "نقد" درست ادراک (Perception) شود به سبب خطاهایی است که معمولا در هنگام ادراک یا دریافت معانی کلمات توسط دریافت کننده رخ می دهد و در اصطلاح روانشناسی شناختی (Cognitive Psychology) به آنها خطاهای ادراکی (Perception Errors) گفته می شود.
2- از یادداشتهای هم دانشگاهی عزیزم ،حامد قدوسی ، در وبلاگ پر طرفدار " یک لیوان چای داغ" (http://chaay.ghoddusi.com)