قابل توجه همشهریان حسن آبادی نظر به اینکه کتاب زبان ولاتی حسن آبادی درحال نوشتن می باشد از علاقه مندان خواهشمندیم هرروز یک پست از حروف را در وبلاگ حسن آباد درج خواهیم نمود تا اشکالات واضافه نمودن به نوشته ها ویرایش انجام شود ،وبا توجه به ماندگاری آن نیاز به همکاری شما عزیزان می باشد ودر قسمت نظرات اشکالات ،درست نویسی زبان ولاتی با آوا نویسی کامل مارا همراهی نمائید.ضمنا ضرب المثل های حسن آبادی را هم درج فرمائید.
نمونه ای از لغات زبان محلی
به سه زبان
آرت =آرد=
arte
آرتُوش بِبَ اَر::آرد را بردآسیاب=artoh beba ar
آرتُوش از اَربا::آرد را ازآسیاب آورد
آرتُوش دِوَت =آرد را الک کرد
آرتُوش تُرش بِبی =آردش ترش شده است
آرتُوش همیر کهَ= آرد را خمیر کرد
آرت پِکین= آرد مایه دست
آرتُوش سُوس دارو= آردش سبوس داراست
آگُم کیمین = تخته دور الک آردی
آرت دِوِجی = گرفتن سبوس آرد
آخُو سُو:: می خواهد بخوابد
آخُوفت:: خوابید
آخُوسُوَ::می خوابد
آشخُونَه::اورا بخوابان
آشگُ خُفتَه ::اورا بخوابان (باید)
آرّه=اره چوب بری <** ادامه مطلب... **>
آسِمُون::آسمان
آدِم::آدم
آش شُولی ::نوعی غذای محلی
آش شُوُلی سِرباری سُوُزی (سبزی) ::آش سبزی
آش شُوُ له گوشتی ::نوعی غذا توضیح درکتاب حسن آباد
آش سِربار هی سُو= آش سر بار (رو اجاق یا آتش هیزم )
آش گُندی لی ::نوعی آش محلی (گُ ن دی لی)
آش هییهَ::آش جو(هی ی هَ)
آش اَرزُن ::آش ارزن
اّوّسال ::آب سال معمولا درنوروز کاربرد دارد (سنتی )
آروغن ::نوعی غذای مقوی که بیشتر برای کس که زایمان می کند
درکتاب حسن آباد توضیح داده شده
اَر::آسیاب
اَراُ ُیی::آسیاب آبی
اَرُو::امروز
اِ ُ? ُر::ابرآسمان
اِبٌری ::ابرو
اِلاحَدِء?::لجوج
اِیوُن::ایوان
اُتاک ::نگاه
اُپاپاریک ::نوعی غذای محلی
اُوخور::لیوان
اُش کی ::سرفه
اُلوُکی::چشمه ،سوراخ
اُوُرما::خرما
اُفٌتُو::آفتاب
اُفتُوَ::آفتابه
اُفٌتُویی::آفتابی
اُمُوُن:: مایه ماست
اُونُن::آنجا
اُوُ::آب
حرف ب
بِم خارت = خوردم
بِش خارت =خورد
بَخِرو::بخورد
بِشٌوات::گفت
بِمٌوات::گفتم
بِشٌهَمَه:: شکست
بِشوُ:: برود
بِمَ::مُرد
بِم هارت ::آوردم
بِش خارنَه::اورا بخواران
بِم ُِ سِپارت :: به او گفتم (کنایه از سفارش کردن)
بُومی ::آمد
بِیشَه::رفت
بِموند::ماند
بیشتی :: رفت
شُوَه::می رود
بِش تَهبا:: رفته بود
بِم هِت =آبیاری کردم
بِش هِت = آبیاری کرد
خِرووَ=می خورد
گوش بَخِرو= می خواهد بخورد
هیشته بَخِرور= به او بده بخورد
گوش بِهِنجو= می خواهد آبیاری بکند
ابحال 10000لغت بصورت دسته بندی به ترتیب حروف الفبا جمع آوری شده است که به زودی در همین وبلاگ تقدیم می گردد تا اشکالات توسط شما عزیزان برطرف شود ،ناگفته نماند لغتها در سه زبا ولاتی همان زبان محلی حسن آباد با ترجمه فارسی ولاتین