ندای جرجرونی........
خوشا حال وهوای جرجرونی
به هرکوچه صدای ، جرجرونی
ندا آمدز بیست وهفتمین شب
ستایش کن خدای ، جرجرونی
بخوان امشب تواز اسرار ِحِیّا
که سّری از برای ، جرجرونی
دهن شیرین کن ازحلواکِرونی
شَود کامت رَوای ، جرجرونی
به یاد آور تو از بادام نوکچی
وَکُپ چی ازغذای ، جرجرونی
بِبُرگوشی تواز شیطان روحت
واو را کن فنای ، جرجرونی
ز بار اشتران، قطار قطار
همیشه ازعطای ، جرجرونی
نبات وبیسکویت وکشک وخرما
همه از آشنای ، جرجرونی
بچین از پسته و انجیرِ اشکه
ز باغ دلگشای ، جرجرونی
به درب خانه ی هرکس روی تو
شود آنجا سرای ، جرجرونی
میان کوچه های شهرپیچید
دوباره از صفای ، جرجرونی
صدای دلکش هرپیروبرنا
بُود امشب ندای ، جرجرونی "جرجرونی سال 1395"