برجم ما جان آمده
مولودی از عرش خدا از لطف بر خاک آمده
برخاکدان مازمین از اوج افلاک آمده
گل در گلستان آمده ؛شادی یاران آمده
فصل خزان رفت از جهان از نو بهاران امده
دراین شبستان سیه خورشید تابان آمده
سلطان اقلیم وجود بر جسم ما جان آمده
جبریل از عرش آمده تا او زیارانش کند
آدم به کوی آمده تا بوسه بارانش کند
نوح آمده تا از کرم ایمن زطوفانش کند
اینجا ست ابراهیم تا راحت زنیرانش کند
موسی به درگاهش شده تارد زدریایش کند
عیسی به دربار آمده تا اومسیحایش کند
در صف نشسته اسمعیل تا جان به قربانش کند
یوسف به او دارد نظر کز خوب رویایش کند
خضر آمده باشد تا از ندیمانش کند
لقمان هم اینجا امده تا از حکیمانش کند
اینجا جمیع انبیا ءدر پیش آن شه چون گدا
تک تک برای لطف او جمعند براین دولتسرا
**************************** ***
این کیست این مولود پاک کو امده بر روی خاک
کروبیان خوشحال از او ابلیس از او اندوهکناک
گویا پیمبر آمده یا اینکه حیدر آمده
یا باز از بهر رسول زهرای اطهر آمده
شاید امام مجتبی آن سبط اکبر آمده
یا که حسین ابن علی یک بار دیگر آمده
گویا علی ابن حسین آن زاهد دهر آمده
یا باقر جمله علوم بعد از پیمبر آمده
شاید امام صادق آن دریای گوهر آمده
یا اینکه یک بار دگر موسی ابن جعفر آمده
گویا رضا سلطان دین شاه مظفر امده
یا که جواد ابن رضّا ماه منور آمده
شاید امام هادی آن عبد مطهر آمده
یا که اما عسکری در خیل لشکر امده
فی الجمله معصومین همه یکجا سراسر آمده
بر عالم کون ومکان سالار وسرور آمده
برشیعیان خسته دل منجی ورهبر امده
*مهدی *امام المنتظر آن دادگستر آمده
می گوید انوار از شعف در وصف مولایش سخن
نهری زلال وبا صفا از حوض کوثر آمده
سید بهاءالدین انوار جزائری