یاد یار مهربان
حجت الاسلام مهدی جمشیدی
دهمین شبی است که در بهار قرآن، نسیم رحمت پروردگار، چهره ها را نوازش می دهد و ما بر آن شدیم که دست کم، یک شب، خنکای این نسیم را در کنار دوستان تجربه کنیم.
برای گرد هم آیی دنبال بهانه ای مقدس و در پی یک احساس مشترک بودیم و امشب فرصت خوبی بود، شب دهم ماه مبارک رمضان، شبی که آسمان ها و زمین همنوا با تمام مؤمنین، در اندوه رحلت همسر و یار مهربان پیامبر، به سوگ نشسته است؛ بانویی که خداوند او را در قرآن کریم، مادر مؤمنان خوانده است. خدیجه علیها سلام را می گویم.
آری کلمه «مادر» آنقدر جاذبه دارد که فرزندان را هر کجا که باشند دور هم جمع می کند و ما هم به نام «مادر» حلقه ای دوستانه آفریدیم، حلقه ای که در آن اکسیر تواضع و خاکساری، همه را با هر پست و مقامی کنار یکدیگر نشاند.
مسئولین شهر از اعضای شورای شهر آمده بودند. رئیس اداره آموزش و پرورش هم آنجا بود. فرمانده حوزه مقاومت بسیج امام محمد باقر(ع) و خیّرینی که این مجموعه را بر خوان نیت خیرمندانه ی خود مهمان کرده بودند نیز حضور داشتند. بچه هایی که دیروز در اردوی مشهد با هم بودیم، خادمین میهمانان خدا در مراسم اعتکاف، و اعضای جلسات قرآن و فعالان فرهنگی مجمع هم بودند.
جای شما خالی ساعت 19:15 در سالن اجتماعات دبستان عزیزخانی شهر حسن آباد، نشستی کوتاه با موضوعیت «علقه ها و علاقه های دوران جوانی» برگزار گردید که ابتدا و انتهای آن به نام و یاد حضرت خدیجه زینت یافته بود.
طنین نوای ملکوتی اذان مغرب جمع حاضر را به سوی نجوا با قادر متعال سوق بخشید و پس از آن در کنار سفره ای ساده و دوستانه که با تلاش مخلصانه ی بچه های با صفای مجمع فرهنگی اسلامی رشد اندیشه، حیاط دبستان عزیزخانی را جلوه ای زیبا داده بود، حاضرین روزه ی خود را افطار کردند و بعد خاطره خوش در کنار هم بودن به برکت اهل بیت علیهم السلام، بهترین تحفه و سوغاتی بود که میهمانان با خود از این گردهمایی بردند.
امید همان طور که اولین خاطره نبود، آخرین خاطره هم نباشد. آمین.