به مناسبت شروع سال تحصیلی
چهار لغزش در تاریخ سوم راهنمایی
سید حسن فاطمی
در کتاب تاریخ کلاس سوم راهنمایی که برای سال تحصیلی 89 ـ 88 به چاپ رسیده است، چند اشتباه به چشم می خورد:
یک ـ از صفحه 61 تا 63 به سخنرانی تاریخی امام خمینی در سال 1342 در روز عاشورا اختصاص دارد. امام خمینی در آن روز حمله رژیم شاه به مدرسه فیضیه را به شدت محکوم و مورد انتقاد قرار داد. در صفحه 62 این عبارت از امام خمینی در آن روز نقل شده است:
«اگر دستگاه جبار ایران با مراجع سر جنگ داشت و با علمای اسلام مخالف بود به قرآن چه کار داشت؟ به مدرسه ی فیضیه چه کار داشت؟ به طلاب علوم دینیه چه کار داشت؟ ...»
عبارت فوق، این ابهام را برای خواننده پیش می آورد که وقتی کسی با مراجع و علما مخالف باشد و سر جنگ داشته باشد، طبیعی است که به مرکز اصلی آنها یعنی مدرسه فیضیه و طلاب علوم دینی حمله می کند. چرا امام باید چنین چیزی را بگوید؟!
در کتاب «صحیفه امام» متن کامل سخنرانیها و بیانیه های امام خمینی در چندین مجلد گرد آمده است و سخنرانیها از نوارها پیاده شده است. وقتی به متن کامل سخنرانی حضرت امام در این کتاب (ج 1، ص 243 به بعد) مراجعه می کنیم، چنین چیزی را در آن نمی بینیم. عبارتهای بعدی که در تاریخ سوم راهنمایی از قول ایشان آمده، با آنچه در صحیفه امام است، تفاوت زیاد در عبارت دارد هرچند مضمون نزدیک به هم است.
گویا در کتاب سوم راهنمایی متن سخنان امام نه از روی نوار پیاده شده و نه از کتابی معتبر گرفته شده بلکه کسی با اعتماد به حافظه سخنی از ایشان را نقل کرده و نویسندگان کتاب درسی، همان را آورده اند. در حالی که از کتابی درسی بیش از اینها انتظار است.
دو ـ در صفحه 63 عکس مقابل چاپ شده و در زیر آن نوشته شده: «سخنرانی امام خمینی در عاشورای 1342 در مدرسه ی فیضیه ی قم» در حالی که جایی سقفدار به این بزرگی در مدرسه ی فیضیه تا پیش از انقلاب وجود نداشت. دو مدرس بزرگ در فیضیه را بعد از انقلاب ساخته اند.
این عکس در مسجد اعظم گرفته شده و احتمال کمی هم می توان داد که در مسجد سلماسی در نزدیکی بیت امام بوده باشد. بنابراین چنین مجلسی نه در مدرسه فیضیه بوده و نه در عاشورای سال 1342.
سه ـ در صفحه 78 زیر عکس آیت الله سید محمود طالقانی نوشته شده: «... سالها در زندان این رژیم به سر برد و شکنجههای فراوان دید.»
کتاب پیک آفتاب تألیف محمد اسفندیاری بهترین و دقیقترین کتاب در مورد زندگی آیت الله طالقانی است. نویسنده در بخشی با عنوان «آخرین زندان» نشان داده است که آیت الله طالقانی در زندانهای رژیم شاه، شکنجه نشد. وی در آن زمان نیز از شخصیتهای برجسته بود و رژیم جرأت نمی کرد وی را شکنجه کند. البته ممکن است گفته شود که خود زندان نوعی شکنجه ی روحی است اما باید توجه داشت که به اینگونه ناراحتیهای روحی اصطلاحا شکنجه نمی گویند و الا باید گفت: همه کسانی که اکنون به زندان می روند، شکنجه می شوند.
چهار ـ در صفحه 74 در مورد آمار شهدای 17 شهریور سال 1357 در میدان ژاله (میدان شهدا) در تهران چنین نوشته شده است: «هزاران زن و مرد و کودک و جوان را به شهادت رساندند.»
با توجه به آماری که از شهدای قبل از انقلاب دارم، مسلما در روز 17 شهریور هزاران نفر شهید نشدند بلکه آمار بسیار کمتر از این بوده است. سفاک و خون آشام بودن رژیم شاه نباید باعث شود که در مورد کارهای خلاف آن رژیم مبالغه کنیم. در سایت آینده، تعداد شهدای 17 شهریور 64 تن ذکر شده و این آمار برگرفته از آمار رسمی بنیاد شهید است.
همراه: 09127497019