ضرب المثلهای «کاری»
1- کار دَسی کاردُون گُو تا؛ کارها را باید به دست کاردان سپرد.
2- کاری نَه کَرْتَه عِرَقُش بِه کِرتی؛ هنوز کاری انجام نداده، عرق کرده.
3- کاری شُوُ لُو سِفتیُ یُو؛ کاریست هم آسان و هم سخت.
4- کار وُ بارُوش چاکُو؛ کار و زندگیش روبراه است.
5- یوُن کاروُن وِرُش هَم نَدِرو؛ این کار قابل انجام نیست، کار جور نیست.
6- همِه کارَه وُ اِیشْ کارَه؛ همه کاره و هیچ کاره.
7- نازکی کار، کلفتی نون، سرخی گوشتش گُووَ؛ نازکی کار، کلفتی نان و سرخی گوشت را می خواهد.
8- یَگْ کارَش کاری ادم نی یُو؛ یکی از کار هاش شبیه کارهای آدم نیست.
9- پَا کار کرته نیش تی؛ پای کاری که قبل انجام داده است نشسته است.
10- کَا دِهْ بُوی ایچِیا چِتْ کار کَرتَه ایش کار؛ کجا بودی هیچ جا، چی کار می کردی هیچ کار.