به مناسبت فرا رسیدن عید سعید قربان
حسین مهروی
عید قربان است و ابراهیم قربان می دهد
حاجیان را رسم و راه درس قرآن می دهد
در منا امروز هاجر با همه آزادگی
دست رد بر سینه مخدوش شیطان می دهد
هر چه شیطان گویدش بشتاب بر سوی خلیل
او جواب رد بحرف یاوه گویان می دهد
گویدش ابلیس اسماعیل قربان می شود
خط عمرش بر مدار خویش پایان می دهد
هفت شوقی از صفا بر مروه می آید بسی جسم را از عشق اسماعیل لرزان می دهد
تا بدر آید ز وسواس و رهد از شر دیو ریزه های سنگ را به سوی شیطان می دهد
گفت اسماعیل گر خواهی که قربانم کنی قصه صبرت خدا در ذکر قرآن می دهد
صورت ماه مرا بر خاک این وادی گذار تا نبینی آنکه فرزندت چنان جان می دهد
کارد بر حلقوم فرزند عزیزش می نهد جبرییل از آسمان پیغام جانان می دهد
گوئیا از سوی حق گل واژه ای می آورد خنده بر لب های خشم پیر کنعان می دهد
لطف حق را ببین قبول قرب ابراهیم کرد گوسفندی را به جای ذبح انسان می دهد
مهروی آسوده خاطر باشی کز لطفش خدای نامه شرم تو را دست شفیقان می دهد