سید حسن فاطمی
روز 22 بهمن افتخار حضور در یادواره ی باشکوه شهدای حسن آباد در جوار شهیدان این شهر را پیدا کردم. به همه دست اندرکاران خسته نباشید و دست مریزاد می گویم.
در این همایش، نوجوانان سرودی زیبا خواندند. به این بهانه نکته ای را عرضه می دارم.
عشق به وطن
زیاده روی در همه چیز ناپسند است؛ از جمله افراط در عشق به وطن. در روایات محبت به وطن آمده اما کمرنگ. اسلام اهمیت اصلی را به مرزهای اعتقادی می دهد نه مرزهای جغرافیایی.
فرض کنیم همه ی مردم ایران کافر باشند و تنها یک خانواده ی شیعه در آن زندگی کند. این خانواده نمی تواند خمس و زکات و زکات فطره و... را به ایرانی ها بدهد بلکه باید به دست شیعیان در کشورهای دیگر برساند؛ زیرا در اسلام مرزهای اعتقادی اهمیت بیشتری نسبت به مرزهای جغرافیایی دارد. برای همین است که وجوه شرعی فراوان از کشورهای دیگر بویژه از کشورهای عربی به ایران می آید.
بنظر من جا داشت در مراسم، سرودی انتخاب می شد که بیشتر محبت به اسلام و انقلاب و اهل بیت(ع) در آن مطرح شده باشد. اما در آن سرود در مورد عشق به وطن، افراط شده بود.
چنین زیاده رویهایی سبب شده بعضی جوانان، به خاطر اینکه مهد دین زرتشتی ایران بوده به آن دین علاقه نشان دهند در حالی که این دین هیچ حرفی برای گفتن ندارد.
اگر یک سیاه پوست بی سواد افریقایی حرف حق زد باید حرفش را بپذیریم و در مقابل اگر یک ایرانی اصیل، ثروتمند و باسواد سخنی ناحق گفت، نباید قبول کنیم چون عقل اقتضا میکند که «حق محور» باشیم نه «میهن محور».
همین زیاده روی ها در عشق به وطن سبب شده که روحیه ی باستان ستایی افراطی در برخی بوجود آید و مستشرقان در کتابهایشان ستایش های افراطی در مورد شاهان ایران باستان به راه انداخته اند و عصری طلایی و رؤیایی برای جوانان ترسیم کرده اند. خاورشناسان زیرکانه با این شیوه، ایران باستان را در برابر اسلام قرار دادند حال آنکه بسیاری از تعریف و تمجیدها هیچ منبع تاریخی معتبر ندارند و بخشی مهم از آنها در واقع قصه های پدربزرگها و مادربزرگها برای فرزندان و نوه هایشان بوده که به مرور در کتابها ثبت و ضبط شده اند.
نتیجهی همین زیادهرویهاست که عده ای نادان شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» را سر دادند و ...