بسم رب الشهداءوالصالحین
روزهای پر از خاطرات دفاع مقدس حکایات بسیاری دارد که زبان از گفتن آن عاجز است، اما خاطرات و ناگفته های رزمندگان دوران 8 سال دفاع مقدس را از نگاهی دیگر و آن هم بدون هیچ گونه اغراق و سانسور واقعیت های جنگ تحمیلی و نابرابر را از زبان یادگاران آن دوران برای نسل های آینده بیان کرد.در آغاز به سراغ محمد تقی منصوری نماینده معتمد بنیاد یکی از رزمندگان وجانبازان گرانقدر 8 سال دفاع مقدس رفتم .
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از عرض سلام واردات خالصانه خدمت این جانباز ادامه مطلب...
گفتگو با پدر اولین شهید حسن آباد
حسن صادقی (طاهر) و حسن صادقی (محمود)
در نشریات محلی برخی مطالب سودمند مربوط به حسن آباد درج شده است اما به دلیل خوش آب و رنگ نبودن آنها چندان مورد توجه قرار نگرفته اند و اگر آن مطالب را در کتاب «حسن آباد جرقویه» چاپ نکنیم چه بسا برای همیشه از بین بروند. از کسانی که اینگونه نشریات را در اختیار دارند می خواهیم تا مطالب مربوط به حسن آباد ادامه مطلب...
معدن نمک
در گفتگو با رئیس شورای شهر حسن آباد
در مورد معدن نمک گفتگویی تلفنی با جناب آقای غلامرضا شفیعی ـ رئیس محترم شورای شهر حسن آباد ـ انجام دادیم. نظر به اینکه ممکن بود هنگام نگارش کم و زیاد شده باشد، بواسطهی آقای علی صادقی بمنظور اصلاح برای ایشان فرستادیم اما گویا بخاطر مشغلهی زیاد، متن اصلاح شده را برای ما نفرستادند. لذا همان نوشته را می آوریم. اگر نوشتهی اصلاح شده بدستمان رسید، جایگزین خواهیم کرد.
ـ ضمن تشکر بابت شرکت در این گفتگو، بفرمایید قضیه تعطیلی معدن نمک چیست؟
حدود دو سال پیش معدن نمک تعطیل شد. قضیه از این قرار بود که بنا بود سی درصد سود معدن برای شرکت قبلی باشد و پنجاه درصد برای شرکت مردمی. اما نظر دکتر کامران این بود که صددرصد مردمی باشد. البته ادامه مطلب...
به نظر می رسد حسن آباد، شخصی عالم تر از آیت الله حاج شیخ محمد سعادت نداشته است. ضروری دانستیم با حضور در منزل آیت الله سعادت، از زندگی وی آگاه شویم. ضمن تشکر از ایشان، شما را به مطالعهی این مصاحبه دعوت می کنیم.
ـ با تشکر از اینکه دعوت ما را برای مصاحبه پذیرفتید. قبل از هرچیز در مورد تولد و تحصیلات ابتدایی خود بفرمایید.
در چهارم تیرماه 1323 در حسن آباد جرقویه متولد شدم. پنج ساله بودم که مادرمادامه مطلب...
مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین علامه سید هدایت الله مسترحمی
اینجانب با همراهی حجت الاسلام روح الله صادقی و آقای حسن صادقی و پسرم سید حمید در تاریخ 8/5/1387 در سفر به تهران مصاحبهای را با علامه حاج سید هدایةالله مسترحمی انجام دادیم.
با تشکر از ایشان که بزرگوارانه ما را به حضور پذیرفتند توجه شما را به این مصاحبه ـ که نکاتی ارزشمند در آن است ـ جلب می کنیم:
ـ ضمن تشکر در ابتدا خواهشمند است سخن را با شمه ای از زندگی خود آغاز بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین والصلاة والسلام ادامه مطلب...
از جمله برنامه های وبلاگ «حسن آباد جرقویه» شناساندن آن عده از حسن آبادی هایی است که موفقیت هایی درخور توجه کسب کرده اند. خرسندیم که سرکار خانم فاطمه سادات فاطمی حسن آبادی از اشخاصی موفق است که در سال 1388 به عنوان نخبه شناخته شد. گفتگویی با ایشان:
ـ چه سالی و در کجا متولد شدید؟
سال 1368 در حسن آباد جرقویه.
ـ الان کجا ساکنید؟
اصفهان. ادامه مطلب...
ـ از خاطراتتان با سرداران جنگ بفرمایید.
با شهید صیاد شیرازی و محسن رضایی خیلی پرواز داشتم و آنها را به جاهای مختلف می بردم. من با هلیکوپتر 214 می پریدم. این نوع هلیکوپتر بزرگ و ترابری است که نفر و مهمات حمل می کند و توانایی ترابری 6 مجروح را در برانکارد دارد.
در اوایل که شهید صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی شده بود او را نمی شناختم. من ستوان دوم بودم و او سرهنگ. به من مأموریت دادند تا از پادگانی علاوه بر بردن مهمات به بانه و سردشت، ایشان را نیز با خود ببرم. در پادگان سقز که فرود آمدم، دیدم شخصی بدون داشتن درجه کنار هلیکوپتر قدم می زند. خیال کردم سرباز پادگان است. او را صدا زدم و گفتم: چرا ایستادی؟ مهمات ها را در هلیکوپتر بگذار. او هم گفت: چشم و همه ی مهمات ها را در آن چید. پس از آن منتظر صیاد ماندم. گفت: چرا نمی رویم؟ گفتم: منتظر صیاد شیرازی هستم. گفت: صیاد منم. خیلی شرمنده شدم. خدا رحمتش کند. او شخصی بااخلاص، خودساخته و باصداقت بود و دارای اعتماد به نفس زیاد.
یک بار قرار بود با هلیکوپتر آب و مهمات به دره ی شیلر ببریم و بنا شد صیاد شیرازی نیز با من بیاید. هلیکوپتر که به زمین نشست ایشان شروع کرد به بار زدن مهمات و آب. چنین رفتارهایی تأثیر فراوان بر رزمندگان داشت.
ـ به نظر شما در زمان جنگ، نیروی هوایی ایران ـ اعم از نیرویادامه مطلب...
جناب سرهنگ سید سعید فاطمی ـ از خلبانان هوانیروز ـ در تمام جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران، نقشی مهم ایفا کرد و یکی از افتخارآفرینان حسن آباد به شمار می رود. به منظور آشنایی با ایشان مصاحبه ای با وی ترتیب دادیم. ضمن تشکر از ایشان، شما را به مطالعهی این گفتگو دعوت می کنیم.
امید که در آینده نیز ایشان خاطراتی دیگر از دوران دفاع مقدس در اختیارمان قرار دهند.
ـ لطفا در ابتدا به اجمال خود را معرفی کنید.
نامم در شناسنامه «عبدالسعید فاطمی حسن آبادی» است. پدرم مرحوم سید عیسی ـ برادر مرحوم حاج آقامصطفی از سرشناسان حسن آباد ـ حدود سال 1322 از حسن آباد به تهران مهاجرت کرد. من در سال 1334 در تهران به دنیا آمدم و در سال 1354 برای طی دوره افسری خلبانی به استخدام هوانیروز درآمدم و در سال 1357 با درجه سُتوانی فارغ التحصیل خلبانی شدم و هم اکنون سرهنگ بازنشسته هوانیروز و در شهر جدید بهارستان ساکن می باشم.
ـ چند فرزند دارید و چه می کنند؟
دو دختر دارم که هر دو پس ازادامه مطلب...
گفت و گو با پژوهشگر برجسته
علی شفیعی نیک آبادی
محقق ارجمند جناب استاد علی شفیعی نیک آبادی با امکاناتی بسیار اندک با تدوین کتاب گرانسنگ «گرکویه سرزمینی ناشناخته بر کران کویر» خدمتی سترگ به جرقویه را سامان داد و چهره ای ماندگار از خود به جای گذارد و اکنون نیز بدون پشتیبان مادی و تنها با سرمایه ی عشق سرشار به وطن، همچنان به تحقیقات خود ادامه می دهد. امید که در آینده نیز شاهد نشر دیگر آثار پرقیمت ایشان باشیم.
به منظور آشنایی با این محقق گرامی از ایشان دعوت کردیم تا در مصاحبه ای کتبی شرکت کنند و ایشان بزرگوارانه به پرسشهای ما پاسخ گفتند. با سپاس فراوان، شما را به مطالعه ی این گفتگو دعوت می کنیم.
زندگی شخصی
ـ چه سال و کجا متولد شدید؟
سال 1332 در روستای ینگ آباد (شهر نیک آباد امروزی) در بخش گرکویه اسپهان دیده به جهان گشودم و آموزشهای دبستانی را تا پایه ششم در همانجا به پایان بردم.
ـ چه زمانی به اصفهان مهاجرت کردید و چرا؟
پس از پایان یافتن خدمت سربازی که در شاهرود، تهران و تبریز گذراندم در سال 1353 به تهران رفتم و درکارخانه ایران خودرو سرگرم کار شدم و همزمان آموزش در پایه راهنمایی شبانه را در مدرسه راهنماییادامه مطلب...
در گفتگو با حجت الاسلام محمد جمشیدی
گفتگو از: غلامرضا قیصری
از مؤسسات ارزشمند در حسن آباد جرقویه، مؤسسه خیریه امام حسن مجتبی(ع) است. در این زمینه پرسشهایی را با حجت الاسلام والمسلمین محمد جمشیدی مطرح و پاسخهای زیر را دریافت کردیم. ضمن تشکر از ایشان توجه شما را به این گفتگو جلب می کنیم. بیشترین انتظار برای برآوردن نیازهای نیازمندان منطقه، از عزیزان هموطنی است که در شهرهای بزرگ دارای درآمدهای مناسب هستند.
نازم آن دستی که دستی را گرفت
دست انسانادامه مطلب...