انتقاد یا انتقام؟!
انتقاد ما را خرسندتر از تشکر می کند؛ زیرا یکی از بهترین ابزارهای رشد است. البته انتقاد نه ناسزاگویی و هتک حرمت اما متأسفانه گاه پیامهایی از این قبیل دریافت می کنیم و ناچار به حذف آنها هستیم. به عنوان نمونه نویسندهی محترم همین پست، نوشته ای تحقیقی با عنوان «حسن آباد، کهن ترین روستای منطقه» نگاشته بود و دلایلی را برای قدیمی تر بودن این شهر نسبت به روستاهای اطراف آورده بود. متأسفانه افرادی به جای پاسخگویی به دلایل، شروع به فحاشی کردند در حالی که ما پستی را برای پاسخ به دلایل ایشان گذاشتیم. گفتنیست که عنوان فوق را وبلاگ بر مقالهی آقای صادقی گذاشت.
به مناسبت این نوشته، گلایه ای را از بازدیدکنندگان گرامی مطرح می کنیم. فراوانی دیدگاه ها در قسمت «نظریات» نشانه ی رونق وبلاگ است. اما آنگونه که انتظار می رود، بازدیدکنندگان اظهار نظر نکرده اند. همچنان منتظر دیدگاه های خوبتان هستیم.
از آنجا که در قسمت «نظریات» این وبلاگ، شرایطی فراهم شده که همگی بتوانند مطالب دیگران را مورد نقد و بررسی قرار دهند، مناسب دانستم بحثی کوتاه درباره ی «انتقاد» داشته باشم.
انتقاد یکی از خصوصیات بارز ما حسن آبادی هاست تا آنجا که بعضی حتی غریبه ها معتقدند دلیل پیشرفت حسن آباد در سی سال اخیر حداقل نسبت به روستاهای اطراف، بی تفاوت نبودن اهالی آن در قبال امور جاری شهر و مسئولان است. آنان با بررسی نقاط قوت و ضعف، زمینه ی پیشرفت را فراهم نموده اند. ناگفته نماند در این وبلاگ نیز بسیاری از موفقیت های آن متأثر از نقد و بررسی های خوانندگان آن بوده است. پس چه خوب است این خصوصیت مردم حسن آباد ابزاری در راه ترقی این شهر باشد نه انتقام.
آری، انتقاد اگر با اهداف عالیه دنبال شود حتماً تأثیرات مثبتی را به دنبال خواهد داشت اما لازم است به اختصار به این نکته بپردازیم که: انتقاد بر عهده ی کیست و هدف از انتقاد چیست؟
شرط انتقاد
هر شخصی نمی تواند به راحتی در هر زمینه ای اظهار نظر کند و خود را جزء منتقدین قرار دهد. بلکه اظهار نظری دارای ارزش است که شخص از آگاهی های لازم در آن زمینه داشته باشد. به عنوان مثال کسی می تواند یک فیلم تلوزیونی را مورد نقد و بررسی قرار دهد که یا فیلمساز ماهری باشد یا تحصیلاتی در این زمینه داشته باشد و همینطور در ورزش، ادبیات، هنر و ... شخص منتقد باید کارشناس و کاردان باشد.
هدف از انتقاد
مطالعه و بررسی کارهای دیگران نباید صرفا برای انتقاد و نقّادی باشد و الا چنین رفتاری به معنای عیب جویی است نه نقد. بلکه انتقاد یعنی بررسی و نشان دادن نقاط ضعف و قوت یک اثر.
پس بهترین نقد آن است که بی غرض و خالی از احساسات و نظرات شخصی باشد و در ضمن آگاهانه و با قضاوت درست. نقاد باید دارای وجدان علمی باشد و هر چه درباره ی آن موضوع شناخت کاملتری داشته باشد و دارای دید وسیعتری باشد نقد او کاملتر و تأثیرگذارتر خواهد شد. در غیر این صورت نقد او گمراه کننده است و حتی ممکن است مانع انجام کار خوبی شده باشد.
البته بماند که بعضی از صاحبان اثر انتقاد را انتقام افراد عاجزی می دانند که از خلق آثار باارزش ناتوانند و می خواهند مانع آن شوند ولی انصافاً اگر نقد مفید و سازنده باشد خود نوعی آفرینش است و چراغی است در مسیر انتقاد شونده.
امید که انتقاداتمان مایه ی انرژی گرفتن و تقویت افراد باشد نه سرکوب آنها.