بعثت
ابوالحسن صادقی
هستی درخشان گشته از انوار بعثت
بلبل غزل خوان بر گل و گلزار بعثت
نور نبوت منجلی بر قلب احمد
شد سینه اشادامه مطلب...
ضرب المثلهای پا (پعَ)
ضرب المثلهای رایج در حسن آباد به زبان محلی
ابوالحسن صادقی
1- پامْ دیم مرزی خُوم هیسُو (پام روی مرز خودمه است)
2- کَرکْ یَگ پا دَارو ( مرغ یک پا دارد)
3- پاش دیم ماری سیا هیسو وینِه گیروَ (پایش روی مار سیاه است برنمی داره)
4- پاش دیم پوسَهَ پیاز هی سوُ (پاش روی پوسته پیاز است)
5- ریگ بینَه وادامه مطلب...
ضرب المثلهای «کاری»
1- کار دَسی کاردُون گُو تا؛ کارها را باید به دست کاردان سپرد.
2- کاری نَه کَرْتَه عِرَقُش بِه کِرتی؛ هنوز کاری انجام نداده، عرق کرده.
3- کاری شُوُ لُو سِفتیُ یُو؛ کاریست هم آسان و هم سخت.
4- کار وُ بارُوش چاکُو؛ کار و زندگیش روبراه است.
5- یوُن کاروُن وِرُش هَم نَدِرو؛ این کار قابل انجام نیست، کار جور نیست.
6- همِه کارَهادامه مطلب...
به مناسبت هفتهی معلم
معلم
عالم همه محو رخ زیبای معلم
عشقست همه شورِ تماشای معلم
در علم و هنر کوش که این گنج معانی
باشد همگی قطره ی دریای معلم
تعلیم و تعلم که بودادامه مطلب...
صَحب نَگَرتو
(صبح نشود)
شالا اَمشوُ خُودا یا صَحب نَگَرتو!
ای خداکاش امشب صبح نگردد
یون گو ی رون بی شا مشکا واگَر تا یَ
این که از این طرف رفت کاش بر می گشت
خا شو چغَد اَمشو صحب نَگَرتو
چقدر خوشادامه مطلب...
ضربالمثلهای گربهای (میلی mili)
امسال سال ببر یا پلنگ است. (هنوز ندونستیم کدوم درسته) نظر به اینکه ضرب المثلی در مورد این دو حیوان گربهسان در حسن آباد وجود ندارد، جناب آقای ابوالحسن صادقی به مناسبت نوروز، ضرب المثلهایی در مورد گربه در اختیارمان قرار داده.
بدون شرح:ضرب المثل های گاوی
ابوالحسن صادقی
آنچه در پی می آید چند ضرب المثل است که کلمه ی «گاو» در آنها به کار رفته و در حسن آباد رواج دارد. آنها را به زبان محلی می آورم. ناگفته نماند که ممکن است این مثلها در جاهای دیگر نیز استعمال شوند.
بزودی ضرب المثل هایی مربوط به چیزهای دیگر نیز تقدیم خواهم کرد. امید است خوانندگان گرامی ضمن ارائه ی انتقادات خودادامه مطلب...
فروغ امید
ابوالحسن صادقی
دلم جز عشق تو یاری ندارد
شده غمگین و غمخواری ندارد
بگشت از هجر تو بی تاب اما
بغیر از وصل تو کاری ندارد
بریده از همهادامه مطلب...
تعبیر «سنگواره» در این نوشته اصطلاح زمینشناسی نیست بلکه برگرفته از زبان محلی حسنآباد است.
سنگنوشته های آواره
ابوالحسن صادقی
وقتی در شهری موزه یا سازمانی جهت حفظ آثار تاریخی آن وجود نداشته باشد، این آثار یا به شهرهای دیگر منتقل می شود یا مانند سنگ زیر آنقدر در جایی می ماند که از بین برود. «سنگ نوشته» یا «واره بند» به موانعی گفته می شود که در آبیاری صحراهای حسن آباد جلوی جوی آب می گذارند تا مسیر آب را تغییر دهند. هر چند اکثر مواقع برای تغییر مسیر آب از گل و لای داخل جوی استفاده می شود، اما در خیلی موارد هم از واره بندهای سنگی استفاده می شود که مناسبتر می باشد. روزی در ترکیب یکی از این واره بندهای سنگی دقت می کردم که سنگ نوشته (سنگ تاریخ) ای را دیدم و بعد از کمی دقت به قدمت زیاد آن پی بردم. حدس بزنید این سنگ مربوط به چه سالی است؟ بله! 1012 قمری. یعنی دقیقاً 419 سال پیش. اما این تنها مورد نیست، بلکه در بسیاری از نقاط دیگر صحرا، سنگ تاریخهای کوچکیادامه مطلب...
مکتبدار عشق
به مناسبت چهلمین روز درگذشت سهراب منصوری
گفتم که: یار مکتب؟ گفتا: برفته در خواب!
گفتم که: لوح و دفتر؟ گفتا: بماند بی تاب!
گفتم: چه دلربا بود آهنگ درس استاد
گفتا: تمام عمرش شد زیر و بم به مضراب
گفتم: زباب تعلیم از مکتبی دگر گو؟
گفتا: محب آل طاها و سوز محراب
گفتم که: ظلمت شب چون شد در آمد از پای؟
گفتا که: نور دانش بود از چراغ «سهراب»
گفتم که: دل «کویری» ماند زسوگ زینهار!
گفتا که: او فراهم شاگرد کرده اسباب
ابوالحسن صادقی 2/10/1388
همراه: 09139057193